زامبی‌گونه

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#طراحی» ثبت شده است.

این یاری که میگم یار نیست :|

محکوم عشقم گرفتار یار
مثل پرنده هوادار یار
مثل یه سایه به همراه یار
بود و نبودم به دلخواه یار
هر چی که یار گفت دلم گفت به چشم
از گل و خار گفت دلم گفت به چشم
هر جا که یار بود دلم گفت برو
با گل و خار بود دلم گفت برو
هوش دل من به افسون یار
فکر دل من پریشون یار
گوشه‌ی چشمام فقط جای یار
کار دو چشمام تماشای یار
یار اگه جانانه خریدار شد
دل گل سرخ توی بازار شد
وای گل سرخ دل من خوار شد
هر چی شد از دست همین یار شد

#ب_ارواح_جدش_نیستیم_در_حدش

نیچه رو می‌گم :))

داشتم توی گنجینه‌ی عکس‌های نیچه سرچی می‌نمودم که این دوتا، حاصل ادیت بنده شد:

این اولی بود،

اینم دومیش :)

راستی، عیدتون هم مبارک. خوش باشید♥♥♥

پی‌نوشت: یه بنده‌خدایی بود از اینا خوشش می‌اومد به خاطر ایشون گذاشتم. عمراً اگه خودشو لو نده :)))

#یه_کم_وزن_یه_کم_قافیه

نه نگاری نه نگاهی
نه چراغی نه پگاهی
نه مرا مانده آهی
نه که اویی، من و راهی
«ژرف آژنگ»
ناموساً دیزاین بای می :|
پی‌نوشت: حرف دلم رو نوشتم فقط...
پی‌نوشت²: نه، سریال پریدخت رو ندیدم باور کنید :(
پی‌نوشت³: مصرع آخر، ینی علاوه بر قبلیا حسرت این که با او [یار] دوتایی قدم بزنیم رو دارم بنده‌ی شاعر. محض اطلاع بود...

#ویژه_نامه_برای_روزپدر

به نام خالق ریشه

خالق مرد لحظه‌های سخت بیشه

بیشه‌ی زندگی...

توی زندگی یکی هست که از وقتی ما هیچیم ما رو مراقبت می‌کنه. از بدو وجود. از لحظه‌ای که یه موجود بی دفاعیم و در مواردی هم زشت و بی‌ریخت ولی اینا باعث کمبود محبت او به ما نمی‌شه. در همه‌ی شرایط تکیه‌گاهمونه. از خوراک خودش می‌زنه، از پوشاکش از خوشیاش و خیلی چیزای دیگه‌ش تا ما رو به آرزوهامون برسونه. مایی که شاید تهش بشیم یه موجود ناسپاس ازخودراضی :(

بیان و کلاً فضای مجازی رو خیلی بی‌ارزش‌تر از این می‌دونم که بخوام در مورد پدر داخلش توضیحی بدم.

روز گرامی‌داشت این فرشته‌ی الهیِ بی توقعِ مهربونِ زحمت‌کش رو بر همگان تبریک می‌گم.

از ما که گذشت شما تا هست قدرشو بدونید که شماره‌ی دویی نداره [نصحیتی از پیر خرابات!]

راستی «دیزاین بای می» و این صحبتا :)

#انقدر_خستم_که

حتی حال ندارم حال نداشته باشم!

برگرد

یادته بهت التماس کردم؟؟؟

حتی نیستی که یادت بیاد...

#بخش_جدید_راه_افتاده

نمی‌دونم آگاهی دارید یا نه. اگر گوشه چشمی به بالای صفحه بندازید خواهید دید که بخش جدیدی به نام #نگارسرای_بی_نگار به بلاگ اضافه شد. توی این بخش شما بیننده‌ی آثار دیجیتال بنده هستید. گاهی عکاسی و گاهی عکس‌نوشته.
اگر در صدد دریافت تصویری هستید کافیه روش کلیک کنید.
راستی، توصیه می‌کنم که با گوشی این صفحه رو مشاهده نکنید چون قابلیت بزرگنمایی با نگه داشتن موشواره روی تصویر در گوشی نیست.
امیدوارم لذت ببرید :)

#بیکارم_درکم_کن

بیکار بودم حال شعر گفتنم که به دلایل معلوم نیست؛ تصمیم بر این شد اسم خودمو روی بخار بنویسم (البته دیدم این وسطا بخار پیدا نمی‌شه پس با فتوشاپ - که خداوند سازنده‌اش را در بهشت کناد - ترسیم بنمودم).


صابر روی بخار شیشه

روش کَپشن هم نزدم که یه وقت هم‌اسمی، عشقی (به احتمال صفر درصد)، کپی‌برداری خلاصه کسی خواست، عکس رو برداره بره...