زامبی‌گونه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#شعر_اتوبوسی» ثبت شده است.

#انقدر_خستم_حتی_در_هم_نبستم

دیشب توی راه خونه توی اتوبوس نشستم. کمی دلگیر بودم. حوصله‌م سر رفته بود ناجورطور. گفتم چه کنم چه نکنم که دیدم باو دفترچه‌ی واژگان انگلیسی (دفترچه‌ی مورد علاقه‌م) دم دسته. همینجوری یه شعری گفتم به امید این که شــــــِــــرّ نشده باشه...
قدم زنان
روانم
به سوی تو
به سوی دریای عشق
به قصد وصال
جوانه‌زنان
رشدکنان
به پای تو
پاپیتال‌وار
تا رسم به قامت چو سروت
بچینم میوه‌ای
زان لعل شیرین
«ژرف آژنگ»