زامبی‌گونه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#گذشته» ثبت شده است.

#تتلو_شدم_از_فراق

1. بدبختی اینه که فراقم نیست :( ینی یاری نیست که بگم فراق. گم شه اصننننننننننن والا انگار نوبرشو آورده عتیقه.

2. واقعاً آینده‌ای که سازنده‌ش منم، پشگل بگیرن درشو بهتره.

3. چند روز پیش به یه بنده خدایی گفتم: می‌بینی زندگی روی تکراره؟! آدما همه‌ش دارن تاوان گذشته رو می‌دن. چه گذشته‌ی خودشون، چه گذشته‌ی گذشتگانشون. الان دارم قشنگ می‌بینم مصداق حرفمو :-"" ینی تا ابد باید توی این تکرار جون بدم هر لحظه؟!؟! انصافه آخه؟! دلت می‌آد؟؟؟

#عقب_افتاده_ای_یا_خودتو_انداختی_عقب

از چپ چپ نگاه کردن پیرمرد -که در جوانیش هر کاری خواسته کرده و حالا فاز الهی العفو فرا گرفته او را - داخل اتوبوس به من و هندزفری که در گوشم است و گاهی زمزمه می‌کنم نوای جان‌فزای «جیمز هتفیلد» فقید یا شاید هم استاد «پیتبول» که بگذریم،

از فحاشی یک روحانی که بر سر نشستن با جوانکی دعوایش شد [باز هم] در اتوبوس که بگذریم،

از عکس‌های روش‌عن‌فکرانه‌ی محو در افق به حالت خلسه‌ی کلنگ‌های اینستا که در واقعیت بعضی‌هایشان را می‌شناسم که دارند در دنیای مجازی برای یافتن کار سگ‌دو می‌زنند که بگذریم،

می‌رسیم به ماجرای امروزِ من و خیابان روبه‌روی کتابخانه:

خودرویی پلاک تهران داشت مثل اسب رم‌کرده در خیابانی که ماکسیمم [دوستان پارسی‌دوست اشاره می‌کنند بگو: بیشینه] سرعت 40K [برای اهالی اینستا آشناتر است] متر بر ساعت جلوکشیده‌ است، می‌تازاند که موتوری همشهری از کنارش رد شد و فریاد: هووووووووووو از داخل ماشین بلند شد. همین که موتوری گرامی پا روی ترمز گذاشت، ماست مرد داخل خودرو را کیسه‌شده یافتم.

یاد سخنی تلخ از یک پایتخت‌نشین افتادم که هنگام اقامتی چندروزه در آن‌جا به گوشم خورد: قمیام مگه آدمن که بخوان سواری کنن؟؟

ما با خودمان هم سر جنگ داریم. یادمان نرود پیش و بیش از هرچیز همگی در یک کشور زندگی می‌کنیم. روستایی‌هایی را می‌شناسم که از صدتا بچه‌شهری بیش‌تر بارشان است اما بچه‌شهری مذکور فقط باردار است!

این را هم یادمان نرود که ببینیم از کجا آمده‌ایم! چه President Obama باشی، چه شاخ اینستا و چه یک انسان معمولی، روزی کلاً نبوده‌ای!!! پس کمی کنارتر، بگذار باد بیاید :)

#انقدر_خستم_که

حتی حال ندارم حال نداشته باشم!

برگرد

یادته بهت التماس کردم؟؟؟

حتی نیستی که یادت بیاد...

#نشسته_ام_به_انحطاط

نشسته‌ام به انزوا به رنگ و بوی بی‌پناهی

به خلوتم نمی‌رســد حضــور روشن پگاهی

#چارتار

کار که از انزوا بگذره، می‌شه انحطاط!

یا خدا دریاب مرا که بیراهه‌رو شده‌ام...

😢😢😢

#آخه_چی_بگم_بهت_سوپرسل_جان

چه وضشه جمع کن بساطتو دیگه اه. بعد عمری Clash of Clans رو گذاشتیم کنار حالا Clash Royale ساختی واسه من؟! آخه جنازه این همه وقت؛ حالو ای موقه؟! نه، الان که کنکور دارم وقتش بود به نظرت؟؟؟ حالا مایکروسافت اومده نوکیای ورشکسته رو از فنلاند خریده، باید با شرکت شما تلافی‌شو دربیاره؟؟

اینجانب اعلام می‌دارد اصلاً عصبانی نبوده و در کمال صحت و سلامت این متن را نگاشته‌ام :|