زامبی‌گونه

دانشگاه قم: سرای همجنسگرایان

به نام خدا
سلام
صابرم :):
قرار بود برم دانشگاه ولی انصراف دادم تا سال بعد برم. نمیدونم تصمیم درستی بوده یا نه. شاید نیاز داشته باشم خستگی این دوازده سال رو یجوری دربیارم. شایدم با دیدن رفتار احمقانه‌ی مسئولین دانشگاه قم خواستم تا خودمو مدتی کنار بکشم تا برای تحمل کردنشون سخت‌جون‌تر بشم!
به هر حال یه سالی رو علاف و بیکارم. بیکاری بد دردیه. مخصوصاً که تنفس هم نیست باهاش بریم بچرخیم این شهر وامونده رو. حال روحیش اصن جالب نبود امیدوارم هر چه زودتر خوب بشه.
بریم سر اصل مطلب!
وارد دانشگاه که میشی از همون اولش میبینی که ورودی خواهران و برادران جداست. بعد میری داخل میبینی ایستگاه اتوبوس دانشگاه هم همینجوره! ینی مثلاً نوشته ایستگاه مخصوص برادران! منم اولش باورم نمیشد :| خلاصه، میری داخلتر میبینی ای بابا کلاً ساختمونای خواهرا هم جداس که :/
آدم می‌مونه اینجا دانشگاهه، چیه واقعاً؟! وضعیت خیلی وخیمه خیییییییلی. ساختمون مرکزی که مربوط به امور اداری و رفع تکلیف ارباب رجوعه، متشکل از یه نمای فوق مضحکه و تعداد زیادی مرد که همیشه در حال مرخصی ساعتی هستن بندگان خدا! اصن عین معدنچیا همش در حال کارن خسته میشن طفلکیا دیگه درکشون کنید :(
نگهبانش خیلی باحاله. کافیه بگی فلانی کدوم قبرستونیه، جوابش فقط همینه: نمیدونم. خب د آخه لامصب تو رو برا چی گذاشتنت اینجا؟! برای گفتن «نمیدونم» حقوق میگیری؟! فازت چیه آخه :(
برای پیدا کردن فرد مورد نظرت، بعد از این که با کل کادر دانشگاه آشنا میشی تازه میرسی به اتاقی که یا مرخصی ساعتیه طرف، یا این که رفته یه گورستونی غاز بچرونه. بعدش هم اگه گیرش بیاری اولاً جوری باهات حرف میزنه که فکر میکنی جد اندر جد تحت فرمانروایی این یارو بودی ثانیاً جوری جواب سؤالاتت رو میده که از ادامه‌ی زندگیت پشیمون میشی.
حالا بنده قرار بود همچین جایی برم :(
راستی عنوان از همه مهم‌تره! ینی انقدر قشنگ میشه علاقه‌ی همجنس‌ها رو توی چشماشون دید که نگو و نپرس! اصن به قضاوت نمیرسه خودم دیدم صحنه‌هایی از این دوستان که اگه یه سوسک هم میدید میتونست تشخیص بده چی ب چیه.
شما دوازده سال متمادی یه عده رو تفکیک میکنی بعدشم تا وقتی که داره تحصیل میکنه بازم داری تفکیک میکنی! خب تهش میشه چی؟! تهش میشه کلیپ پارتی همجنسبارای شهر مقدس (!) قم توی اینستاگرام. تهش میشه تجاوز به بچه‌های قد و نیم‌قد توی شهر مقدس قم. طرف یا انقدر با رفیقش جینگ شده که کلاً علاقه‌ش به جنس مخالف رو از دست داده یا انقدر ندید بدید بار اومده که تا چشمش به جنس مخالفش می‌افته دست و پاشو گم میکنه و عنان از کف میده که به قولی: فیریشته جان هالاک شدم!
این بود کمی از سرگذشت ما توی سه هفته از مهرماه :(
از رفیق فابریک هم کلی ممنونم به خاطر زحماتی که کشید و خدا بگم چیکارش نکنه که منو کشوند به نوشتن زوریه مگه لامصب :(
خیلی دلم پر بود انگار :|
تا بعد..

نظرات (۵)

۳۰ مهر ۹۵ ، ۲۰:۴۷
پریسآتیس (:
:/

فڪر ڪردم پای صابر مشڪل داشت :دی

امیدوارم پای همتون خوب باشه اصلا :))
‌‌‌ خودم ‌ ‌
D:D:D:D:
منم آرزوی سلامتی براتون دارم. یجوری میگید صابر انگار من رباص هستم :| صابرم خودم :/
خوش باشید :)
۲۹ مهر ۹۵ ، ۰۰:۵۵
پریسآتیس (:
اصلا این تفڪیڪ رو قبول ندارم، دارن صورت مسئله رو پاڪ میڪنن !

+ پات خوب شده؟
‌‌‌ خودم ‌ ‌
کاملاً موافق. اصن لایک :|
ممنون که جویایید ولی پای #تنفس بوده که کشیدگی رباط پیدا کرده. دوست مشترک منو «رفیق فابریک»
۲۶ مهر ۹۵ ، ۲۰:۴۵
Mr. Moradi
البته که دانشگاه که برای زن پیدا کردن نمیریم که! به نظرم مدارس تا سطح ابتدایی تفکیک نشن و دانشگاه‌ها تفکیک بشن مفیدتره تا برعکس! :دی
شما قمی هستین؟ 
من سه سال قم بودم، شهر خوبی بود! حرم مخصوصا عالی بود، ولی ولی ولی مردماش :( امان از مردم‌هاش، البته بلانسبتِ آدمای خوبش، ولی بیشتر افرادی که دیدم، خوب نبودن، یعنی بد بودن، حالا از جهت‌های مختلف ... 
ضمناً نمیدونستم همجنس‌گرایی توی قم اینقدر زیاد باشه، برام بعید نبود ولی تعجب کردم... 
‌‌‌ خودم ‌ ‌
بله قمی هستم.
هر چی اینجا خوندید حقیقت داشت :):
۲۶ مهر ۹۵ ، ۲۰:۳۹
مجسمه ی متحرک
سلام
کار خوبی کردی که از این توالت عمومی به وسعت دانشگاه انصراف دادی...
البته ما بقی جاها هم چندان گل و بلبل نیست و مثل این که فقط ایرانه که زن و مرد برای هم خطر محض هستن...
راجب مسئولین دانشگاه...نگو و نپرس که همه جا انگار گنج باباشونو دزدیدی...
بگذریم
موفق باشی و امیدوارم سال بعد یه دانشگاه بد از میون بدترها بری!
:)
‌‌‌ خودم ‌ ‌
سلامت باشی دوست خوبم.
آرزوی زیبایی بود D:
۲۶ مهر ۹۵ ، ۲۰:۳۴
آقاگل ‌‌‌‌
دانشگاه قم رو اصلا درک نمیکنم! دبیرستان محض! 
دانشگاه کارگاه آدم سازی اگه قراره باشه مطمئنن اینجوری نمیشه.
جالب اینه که کلاس های عمومی خیلی از دانشگاه هارو تو این سال ها تفکیک کردن! چرا نمیدونم.
مثلا احتمالا سر کلاس ادبیات عمومی میترسن بحث لیلی و مجنون بشه!

‌‌‌ خودم ‌ ‌
خدا نصیب گرگ بیابون نکنه ینی هااااااا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی