سلسله جبال نمک
خودم ۵۶۲
در باب سوم از کتاب الخشتکات اثر شیخ ابوالخشتک ابن دیکاپریو آمده است که:
روزی قطرهای از اقیانوس دانشآموزان شیخ - که از قضا پسری مؤدب و گریبان به خشتک بود - در روزی زمستانی و خشتکفرسای از کویی میبگذشت. در آن کوی خر هم پر نمیزدندی. ناگاه یکی از مریدان پیدا شد. آن مریدِ تازه وارد - که در جلسات شیخ نیز بسیار مزهپرانی مینمود - قصد بر اسکل نمودن مریدِ بیآزار همی کرد. او با استفاده از تکنیکهای ابتدایی کلاسهای «فنون نمکپرانی از سطح خشتک» که در محضر شیخ آموخته بود جلو رفته و به مرید دیگر اینگونه بانگ در داد: از حکم جدید حکمران شهر آگاهی؟ مریدِ مؤدب پاسخ داد: خیر برادر. چیست آن؟ مریدِ اُزگَل دستاری که بر سرِ مرید دیگر همی بود را پایین کشیده و همزمان با لحنی تِرولگونه گفت: گفتهاند کرکرهها پایین! این را بگفت و در حالی که صدای ساز و دُهُل از کولونِ پایینروی وی شنیده میشد، قصد هجرت کرد.[با فلش بکی به سه سال قبل، درمییابیم که شیخ، از جهت تقدیر از پرهیزگاریِ مریدِ مؤدب، فنون sub-zero را به وی آموخته بود.] فلذا، از آن خشتکآرام، تلاطمی برآمد آنگونه که به نقل از شیخ ابوالخشتک:«خروش از خمِ چرخِ چاچی بخاست» و «هاااااای» گویان یک fatality [به شرح تصویر زیر]بر آن خشتکنمک فرود آورد. سپس فرمود: باشد که به هم نخندیم، با هم بخندیم.
در همین زمان، شیخ از در خانهای برون شد و فرمود: جوووونز. عمهات عریان باد ای مرید! من این روز را به خاطر خواهم سپرد و برای دیگر مریدان تعریف مینمایم. باشد که دریابند خشتکِ دهان را در هر زمان و هر مکان باز نکنند و مزههای بیمزه نپرانند.
مرید که از تعریف و تمجید شیخ در خشتک خود نمیگنجید، «mr. worldwide»گویان، بلادِ خشتکستان را با پروازِ 747 به مقصدِ میامی، نزدِ شیخ پیتبولِ کچلسرانی وداع گفت.
معنی برخی از واژگان و اصطلاحات به کار گرفته شده:
تِرول: نوعی کمیک است [در فرهنگ معین آمده است: اگر معنی این واژه را نمیدانی، برو و در راستای عمود محو شو.]
کولونِ پایینرو: رجوع شود به ویکیپدیا اینجا جاش نیست :)
sub-zero [ساب زیرو]: یکی از شخصیتهای بازی مورتال کامبت.
fatality [فِیتَلیتی]: به فن نهایی در بازی مورتال کامبت گفته میشود [که ناموصن خیلی معروفه دیگه:| ]
mr. worldwide: برای درک هرچه بهتر به موسیقی زیر گوش فرا دهید :)
نظرات (۱)