زامبی‌گونه

#فرازی_دیگر_از_باگ_نامه

دیروز یه پست گذاشتم که در پی اون نظری از سوی آقاگل عزیز برام نوشته شد که یه کلمه‌ی جالب توجهی در اون بود: کم پیداست! [اینم سندش: پیوند]

بعد ساعت 19:19 هم که این پست رو گذاشتم: پیوند دیدم عه! عجبز! چه اتفاق خوبی!!!

این کم پیدا هم مثل تنگ، یه متضاد ناجوری داره. وقتی یه کسی رو یه مدت نبینیم می‌گیم طرف «کم پیداست». خوب لامصب، ای قربون زبون فارسی برم من، باقلوا، شیرین‌بیان، حلوای تر! الان با این وضعیت، اگه یکی زیادی تو چشم باشه می‌گیم طرف «پُر پیداست»؟؟؟؟؟ نه، توی چشمای من نگاه کن و بگو. دِ بگو لاکردار! کجایی که قیصرتو کشتن :"

اون‌وقت با این اوصاف، جدا از این که یه عده سه‌شنبه به سه‌شنبه می‌رن شمال و ... یه عده‌ای هم با سینه‌ی خراب سرخ‌کردنی می‌خورن!

پی‌نوشت: ببخش خواننده‌ی عزیز اگه وقت گرانقدرت رو گرفتم! همین که یه جرقه‌ای زده باشم توی ذهنت برای توجه بیش‌تر به همین روزمرگی‌های بی‌مزه و شاید کم اهمیت، برای من کلی ارزش داره.

پی‌نوشت²: من با این سنم این همه کشف می‌کنم، یه حقوقی، چیزی... ینی تف هم نمی‌خوان کف دست من بندازن؟؟؟ من حیف می‌شم این‌جا :(((

نظرات (۳)

۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۲۵
Mahdiye ♣
نه بی مزه نیست من تا حالا دقت نکرده بودم واقعا D:
صابر
!!! چه جالب
۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۹
آقاگل ‌‌‌‌
کم پیدایی متضادش میشه پرپیدا یعنی؟ خخخ
فکر میکردم بشه زیاد  پیدا مثلا
تازه کاشونیا میگفتن "کَمِت پیداس!" که شیوه نوشتاری شک میکنی نکنه کُمِت پیداست منظوره!
کُم=شکم=دل
صابر
اینم حرفیه ها :|
کُم شیرازیه دیگه؟!
۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۳۴
بهار پاتریکیان D:
نمیدونم اینو ، ولی دائیِ من همیشه بهم میگه : زیادپیدا :دی
صابر
این نشون‌دهنده‌ی سطح بالای ادبیات دائی شماست :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی