۱۷ فروردين
ینی عنوان با لب و دهن آدم بازی میکنه نه؟ خیلی خودشیفتهم نه؟ :|
میدان جنگی بسی
کمانْابرو!
زلفْخنجر!
تیرْمژگان!
اندکی رحم نما
این هم پرچم سفید
«ژرف آژنگ»
ینی عنوان با لب و دهن آدم بازی میکنه نه؟ خیلی خودشیفتهم نه؟ :|
میدان جنگی بسی
کمانْابرو!
زلفْخنجر!
تیرْمژگان!
اندکی رحم نما
این هم پرچم سفید
«ژرف آژنگ»
با سلام و تبریک نوروز باستانی و آرزوی خوش گذشت سال پیش رو :)
+ عرض معذرت از دوستان عزیز که نتونستم نوشتههای جدیدشون رو بخونم :|
بهار تو را که میبیند
شکوفه میکند از ذوق
آغازی دوباره
بر پایانی
یکباره
تو دلیل سرود بلبلکانی
بر سر شاخه
«ژرف آژنگ»
پینوشت: تقدیمش میکنم به بهترین دوست بیشعورم که نمیتونه اینجا بخونه D:
ثانیهها میگذرند خواه و ناخواه
عمر من است میبرند آنها
گرچه ندارم کسی تا که بگویم
عاشقت هستم ای گل زیبا
ولی کسی هست که هر دم
نمیگذارد بمانم تک و تنها
«ژرف آژنگ»
پینوشت: میدونم این شعر از عروض هیچ بویی نبرده :|
من و تو
صبحانهای با طعم صدایت
از جنس بهاری نوشکفته
پایانی
بر این زمستان خفته
چه خیال خوشی!
خیال ماندنش بهتر است برایم
«ژرف آژنگ»