زامبی‌گونه

۵۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#فرا_سپید» ثبت شده است.

دِ هِل؟

خسته‌ام کردی یارا
سوژه‌ای جدید نداری؟
جز مو افشاندن
کاری نداری؟!
«ژرف آژنگ»
#WildLove
:|||

سرنوشت

به یک تار مو
زندگیم شده بند
نمی‌دانستم
سرنوشت مرا
سر تو
روی خط مویت نوشت!
«ژرف آژنگ»
پی‌نوشت: جدا از شوخی [منظور از شوخی شعر مذکور است.]، زندگیم به یه تار بند شده. امیدوارم در غیاب من اون اتفاقی که نباید، نیفتاده باشه :(

پدرت خوب، مادرت خوب...

چه کرده‌ای تو با من
با ما
با همه مردمان این شهر
امروز خودم دیدم
نانوای محل نیز داشت
جوش شیرین می‌زد!
«ژرف آژنگ»
الان یه سری کج‌اندیش میان وسط میگن داری صنف نونواها رو زیر سؤال میبری ://

ای حال نامعلوم، بگیر بکپ لامصب :|

نصف شبی توی این تاریکی واقعاً چیزی ندارم بگم. چرا بیدارم تا الان؟؟ 😭😭😭
بیدار بودنه به کنار، ترکیدم از گرسنگی :( پاشدم رفتم پای یخچال یه گوجه بود اندازه‌ی یه مشت😶 همونو چند تیکه کردم با سس رفتم بالا😐😐. انگیزه‌م از این کار فقط جلوگیری از پلاسیدن اون گوجه بود. آخه نمیدونید چقدر بامزه بود😍😍
طی اتفاقی کاملاً مضحک - که از گفتنش معذورم - شعرم اومد:
امروز شنیدم
که سرماخورده‌ای
آنقدر فکر تو بودم
عاقبت دیدم
که سرماخورده‌ام
:///
دیگه شاعر کار به نحوه‌ی سرایت بیماری و تخیل و اینا نداشته کلاً میخواسته یجوری سرماخوردگی خودشو بندازه تقصیر معشوق :):
با این که میدونم خوابم نمیاد، شب بر شب‌زنده‌داران خوش😊
-تاتا

آره اینجوریاس!

گویند که شب تاریک باشد
شاید
که چون تو
نیایی برون در شب‌ها
«ژرف آژنگ»
بعد از یه ماهی که نبودم هنوزم در پی حذف کردن اون مزاحمم. ولی نمیشه خدایا نمییییییییشششششهههههههه. مثل بختک افتاده روی تک تک لحظه‌هام. چجوری میری لعنتی. چرا زندگی من؟! این همه آدم، اییییییییین همه. فقط باید میومدی سراغ من؟! گند بزنن به لحظه‌هایی که برات وقت گذاشتم تا بهت بدنگذره و تو خیلی از لحظات منو زهر کردی. امیدوارم حضرت حافظ راست گفته باشه وگرنه اون دنیا یه تسویه حساب دردناک باهاش دارم...
دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور

#حس_عنوان_نیس

رنگ پریده‌تر از روی سیاهم

شده‌ام

شده‌ام مرگ ساکن

در هتلی به نام چشم

خودمم بی‌عرضه‌تر از من

در دوئل با آینه

«ژرف آژنگ»

#بیمه_شخص_ثالث

با سلام و معذرت به خاطر کم کار شدنم [و باز هم می‌دونم مهم نیست براتون :): ]

و همچنین معذرت از اهالی ادب؛ آخه شعر نو [و نیز سپید] اساساً درون‌مایه‌ای سیاسی یا اجتماعی داشته اما می‌بینید که با حسی احمقانه به نام «عشق» قاطیش کردم.

یه سری هم هستن برعکس خیلیا انقدر بااستعدادن و هنرمند ولی جایی نمی‌گن که ریا نشه. ای بلاگر گرانقدری که شعر نو میگید و توی وبسایت «شعرنو» دفتر شعری دارید، شعراتونو خوندم. کارتون عالیه D:

پرحرفی بسه. برم سراغ اصل مطلب:

مست نگاهت

بیمه‌ی شخص ثالث نداشت

حداقل خسارتی بده

بابت تصادف با نگاهم

نیست هیچ شکایت

می‌هراسم افسر نیز

مجنون کروکی‌اش شود

«ژرف آژنگ»