زامبی‌گونه

۱۲ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است.

#یک_ساعتی_که_نبودم

گاهی یک ساعتی که نیستی به قیمت یک روز و شاید هم یک عمر برایت تمام می‌شود. همان یک ساعت دیشبی. همان یک ساعتی که با بی‌معرفتی تمام مرا تنها گذاشتی و با «از ما بهترون» پیاده‌روی داشتی. همان کسی که معلوم نیست از کدام جهنم‌دره‌ای پیدایش شد و وسط راه، شد همه‌ی هم و غم تو. شد عزیز دل. همان کسی که تا چند وقت پیش مثل همه‌ی آشنایان با فامیلی‌اش صدایش می‌زدی و یک شبه شد «****».
از تو دلگیر نیستم. از هیچکس دیگر هم دلگیر نیستم. فقط از این دلگیرم که چرا بعضی‌ها به همانی که دارند راضی نیستند. چرا بعضی‌ها می‌خواهند جای دیگری را بگیرند و چندین چرای کوچک دیگر که تا می‌آیم به تو بگویم همه چیز را به هم می‌زنی. بی‌معرفتم، مغزفندقی‌ام، خودخواهم، اما نامرد نیستم.
پی‌نوشت: خدایا نمی‌شه یه چیزیو ک ب من می‌دی، واسه خود خودم باشه؟! نمی‌شه تقسیم نکنم با بقیه؟! چرا همیشه وضعیت همینه؟!

#فازمون درست شد بالاخره

قبل از هر چیز بگم به یه سری از عزیزان که اگه می‌بینی سبک و سیاق مطلب لوسه، مجبور نیستی بخونی و بعدش مثل یه بنده خدا بری توی وبلاگ خودت بگی آی فلانی چه بی‌مزه می‌نویسه. هر کسی مخاطب خودش رو داره. من هم از همین عده‌ی قلیل که میان و قدم سر چشم می‌ذارن و مطالب رو دنبال می‌کنن خیلی خیلی ممنونم. من ارزش وقت رو فهمیدم و می‌دونم چه لطف بزرگی به من می‌کنن این دوستان پس قدردانم.
بعدشم با طراحان عزیز کنکور یه صحبت کوچیکی داشتم خاصه اونایی که زبان تخصصی و زیست شناسی رو طراحی کردن:

والا بوخودا D:
یکی از Reading ها که متن زیست شناسی بود اصن. خب مگه مجبوری؟! من تاوان اینو باید بدم که نیم میلیون نفر [به عبارتی 5کا] میرن تجربی بعد 7هزارتا میان زبان؟!
موضوع اصلی این بود که نمی‌دونم چرا من با آهنگای منسون خداشناسیم تقویت شده :| مشکله الان این یا این که مزیت؟! به قولی «تعریفه یا تمجید؟!». به هر حال، خدا رو شکر می‌کنم.
بی‌سابقه‌نوشت: این حجم از سختی سؤالات زبان واقعاً برای من غیر قابل پیش‌بینی بود. من روی تک رقمی شدن حساب می‌کردم اصن :|||
پی‌نوشت: از همه‌ی اهالی فنون و باادبا معذرت نمی‌خوام به خاطر واژه‌ی داخل عکس. والا ما تعارف نداریم با کسی؛ روایت داریم «می‌خوای بخواه، نمی‌خوای بخواه».

#اومدم_لعنتی_هاهاها

بسم الله

کنکور تجربی: متوسط رو به گند

کنکور زبان: کمی کمتر از عالی

اومدم که با قدرت برم جلو. با پست قبلی خیلیا شناخته شدن. همونایی که یه خداحافظی خشک و خالی هم نکردن D:

من مثل پلیس فتا حواسم به همه چیز هست ;)

#درود_بر_شرفت

میرم سر اصل مطلب. متأسفانه دارم توی جایی زندگی می‌کنم که زیاد بودن محبوبیت و بازدید و لایک و این کوفت و زهر مارها رو جنسیت تعیین می کنه. ینی هرچی نامرد تر باشی بیشتره اینایی ک گفتم. توقعی هم ندارم چون توقع داشتن از این جماعت منبسط فقط یه کار بیهوده‌ست و بس.
از این که عشق بذارم پای تک تک کلمه‌هام و هیشکی به هیچ قسمت بدنش نباشه خستم. خسته از مجازیایی که فقط دنبال چارتا چرت و پرت برای خندیدن‌ها و لذت‌های مبتذل هستن برای گذروندن وقت به ظاهر گرانقدرشون.
ما عادتمون شده بالای ۵خط رو نخونیم که مبادا چشامون از گشادی دربیاد. بهتره این بساط که یه سری بالاسری برامون پهن کردن جمع بشه قبل از این که زندگی ما به وسیله‌ی اونا جمع بشه.
میرم به انزوا. جایی که ارزش حرفامو حداقل خودم می‌دونم. جایی که خودم می‌دونم ۵خط شعر گفتن و توی هر خط وجود دو آرایه یعنی چی. جایی که برام تره خورد میشه.
یه عده تا چند روز پیش بودن که یه کلمه هم می‌گفتن کلی دلگرم می‌شدم. اما با بعضی حرکتاشون الان برام قدر علف هرزای بازی کشاورز کوچولو هم ارزش ندارن.
این جماعت هپلی هم باشن ب امید خدایی ک در این نزدیکی‌ست. باشد که رستگار شوند.
میرم و با کوله‌باری پر برمی‌گردم. خدا رو شکر چیزی هم برای کنکور نخوندم که چس ناله کنم آی کنکور دارم وای کنکور دارم.
میرم اما برمی‌گردم تا یه سری چیزا رو به یه سریا بفهونم. تا انقدری قوی بشم ک یه سری مزاحم رو از سر راه بردارم.
هر نظر و انتقاد و توهینی باشه پاسخگو هستم ؛)
خدانگهدار تا حداکثر یک سال دیگه✋

#عجب_حلوای_قندی_تو

والا مگه باحال‌تر از تو هم هست؟! :)
این عزیز ما نمی‌دونم چرا این چند روز این‌قدر ناراحته. امیدوارم هرچه زودتر حالش خوب شه.
اینا رو گفتم چون برای خودم این #تنفس خیلی خیلی مهمه.
جدا از این مبحث، خودمم خیلی ناراحتم. کارم شده بداهه شعر گفتن و بعد پنج دقیقه سپردنش به باد فراموشی :((( غمگینم از این سنگینی بار آویزان شده از دوشم.
و باز هم می‌گم:
عجب حلوای قندی تو♥
با تمام این تفاسیر به قدری خوش‌حالم از همین نفس کشیدن ساده و بیدار شدن با صدای مادرم که اصلاً در هیچ سرویس وبلاگ و هیچ کلمه‌ای نمی‌گنجه.
جدیداً فاز غم زیاد شده. ناموص‌طوری جمش کنید دیگه. هر دم و بازدمی که انجام می‌دید معجزه‌ست باور کنید. معجزه هم هست دیگه چی می‌خواید؟! مرسی اه :|
پی‌نوشت: ناموص‌طوری = ناموص‌وار = ناموصاً = قاموساً = پابوساً = فانوساً = کاووساً [همان «جونِ کی‌کاووس» منظور است.] = ناموساً

#مرسی_اه

عنوان برگرفته از عبارت مزخرف و مستفرِغِ تازه مد شده :((((((
واقعاً باورم نمی‌شه که من کنکور دارم و هنوزم باورم نمی‌شه!
یه پست هم برای آلبوم محسن خان چاووشی می‌ذارم به زودی [نیست خیلی پست من مهمه برای ملت!]
شاعر می‌گه:
با این که می‌دونی خیلی تنها هستی یه لباس خوب بپوش به خودت برس
خودت رو به یه فنجون قهوه دعوت کن بریز و بنوش، بی‌استرس
«شاهین S2 - به خودت برس»
والا این‌جا ما با کسی شوخی نداریم که. تنهایی خیلی وقتا بهتر تره :() [علامت پیشین نشان‌دهنده‌ی نیشی تا بناگوش باز شده می‌باشد. با تشکر]
پی‌نوشت1: وسعت سلیقه‌م از پهنا تو حلقم. شاهین S2 کجا، همایون شجریان کجا، مریلین منسون :||||||
پی‌نوشت2: یار که رفت/مپرس کجا/بگو رو/یار که از در گذشت/چه یک قدم/چه صد! «ژرف آژنگ» [ینی خوشم میاد توی پی‌نوشت هم شعرمو می‌چاپونم]
نه‌چندان‌بی‌ربط‌نوشت: یه تشکر خیلی خیلی خیلی مخصوص از عزیزانی که قدم بر چشمان حقیر گذاشتند و دعوت به کانال رو لبیک گفتند ♥

#فقروفنا

نه به صدای بلند مریلین
نه به خواندن جوشن کبیر
:(((
ناموص‌طوری یکی نیست به من بگه: what the phase ؟!
ما جماعت که اصولاً اهل تعادل نیستیم. بالاخره از یه وَرِ بوم میفتم دیگه...