زامبی‌گونه

#تکه_ای_از_قایق_فرارم

شاید مثل تو نباشم
نباید هم
شاید بخوانیَم دیوانه
شاید کمی شاعر
من
نه با صدای توپ
نه با نمای تور
نه با هر چه هست
چه دور چه نزدیک
نه با هر چه نیست
نه کور نه کر
من با صدای «آقای صدا»
گهی «احمد شاملو»
با صدای سنگ فرز داخل کوچه
با نوای «گنجشکک اشی مشی»
با طراوت تک تکِ برگ‌های کاج مصنوعی شهرم
که کاشته بودند وسط میدانش
با وسعت شهر کوچکم، «قم»
با تکان‌های «آرش» حتی!
برای بودن میان این همه انسان موفق در مَجاز
و هیچ در حقیقتِ مُجاز
برای آن که نقاش باشم
تا رنج و عذاب‌هایم را به زیبایی بکشم
برای خوبی کردن و بد دیدن
برای بدشانسی
بزرگ شده‌ام
نه خبری‌ست از قایق
نه کشتی نوح و نه هیچِ هیچ
نه مثل تو کتاب‌خوانم
نه مثل او کتاب‌دار1
منم و خودم و خویشتنم
سه تفنگدارِ زندگیِ هَدَر
از عدم سوی ازل
تکرار از تار و پودِ تنِ خسته‌ی شعرم می‌بارد
اما من می‌دانم
آن روز خوب
می‌آید
«ژرف آژنگ»
1: کتاب‌دار به معنای دارنده‌ی کتاب؛ مقصود: کسی که خود را دارنده‌ی کتاب [قرآن] می‌داند اما هیچ نمی‌داند.
پی‌نوشت: ببخشید اگر شعرم به سلیسی و روانی شعرهای سنتی نیست. آخر می‌دانید، من هم قربانی مدرنیته شده‌ام!
پی‌نوشت²: هرجا نارسایی دیدید امر کنید تا توضیح بدم :)
بی ربط‌نوشت: دوستان وبلاگ‌نویس لطف کنید نظرات رو نبندید. اگر می‌خواید کسی نظری ننویسه بهتر نیست توی یه دفتر بنویسید تا وبلاگ؟

نظرات (۳)

۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۹
ابراهیم ...
خیلی خوب و زیبا بود
صابر
نظر لطف شماست که شامل حال من شده :))
۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۸
بهار پاتریکیان D:
قشنگ بود ،
قسمت گنجیشک اشی مشی و ایناش مخصوصاً :)))
صابر
لطف دارید شما :)
۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۶
آقاگل ‌‌‌‌
"با صدای سنگ فرز داخل کوچه"
سنگ فرش نیست؟
.
در کل خیلی خوب بود.
بازی با اسم افراد و اشعار معروف.
به دلم نشست.

صابر
خیر استاد. منظورم ساخت و سازهای نزدیک گوشم بوده و فرز درسته :)
ممنون از نظر سازنده‌تون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی