زامبی‌گونه

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#تنهایی» ثبت شده است.

#مرسی_اه

عنوان برگرفته از عبارت مزخرف و مستفرِغِ تازه مد شده :((((((
واقعاً باورم نمی‌شه که من کنکور دارم و هنوزم باورم نمی‌شه!
یه پست هم برای آلبوم محسن خان چاووشی می‌ذارم به زودی [نیست خیلی پست من مهمه برای ملت!]
شاعر می‌گه:
با این که می‌دونی خیلی تنها هستی یه لباس خوب بپوش به خودت برس
خودت رو به یه فنجون قهوه دعوت کن بریز و بنوش، بی‌استرس
«شاهین S2 - به خودت برس»
والا این‌جا ما با کسی شوخی نداریم که. تنهایی خیلی وقتا بهتر تره :() [علامت پیشین نشان‌دهنده‌ی نیشی تا بناگوش باز شده می‌باشد. با تشکر]
پی‌نوشت1: وسعت سلیقه‌م از پهنا تو حلقم. شاهین S2 کجا، همایون شجریان کجا، مریلین منسون :||||||
پی‌نوشت2: یار که رفت/مپرس کجا/بگو رو/یار که از در گذشت/چه یک قدم/چه صد! «ژرف آژنگ» [ینی خوشم میاد توی پی‌نوشت هم شعرمو می‌چاپونم]
نه‌چندان‌بی‌ربط‌نوشت: یه تشکر خیلی خیلی خیلی مخصوص از عزیزانی که قدم بر چشمان حقیر گذاشتند و دعوت به کانال رو لبیک گفتند ♥

#کی_با_منه

عنوان، یه استفهام انکاری بود. ینی کلاً هیشکی با من نیست :)

یه دوست غریبه‌ای سه شب پیش بهم گفت:«تو از زجر کشیدن لذت می‌بری». این در حالی بود که ایشون فقط یه روز و نصفی بود که با من آشنا شده بود. دیگه انقدر تابلو شدم که طرف از دور هم می‌بینه می‌گه:«عه این اسکل زجرکشَ رو ببین»!

یه سری یه کمپین راه انداخته بودیم سخن‌بزرگان رو جمع می‌کردیم مثل اونی که توی این پست نوشته بودم. یکی از جمله‌هایی که #تنفس بهم گفت و خیلی باهاش حال کردم این بود:«از حرف زدن بدم نمیاد ها. از زرررررر بدم میاد حتی یه کلمه».

خودمم توی جوب هستم [کنایه از در جریان بودن] که دارم از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگه خرپرش می‌زنم ولی دیگه چه کنم.

شاید رفتم [که بمیرم]...

مزخرف‌نوشت: دوست عزیزی که دنبال می‌کنی، توقع دنبال شدن داری و اگه دنبال نشدی منو آنفالو می‌کنی از همین تریبون اعلام می‌کنم: BK :) دنبال کردن زوری نیست. یاد بگیر درک کنی هر قابلیتی رو به چه دلیلی می‌ذارن توی یه سیستم.

#جان_فزای_مانند_این_شعر

چه فکر نازک غمناکی که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می‌بافت ولی به فکر پریدن بود

حسین منزوی

اصن این شعرو که خوندم نعره زدم وسط کتابخونه. چقدر قشنگ آخه لامصب؟؟؟

بی‌ربط‌نوشت: دوست من، دوستت دارم. یه روزی بالاخره میای و می‌خونی :)

#ناتنهایی

ثانیه‌ها می‌گذرند خواه و ناخواه

عمر من است می‌برند آن‌ها

گرچه ندارم کسی تا که بگویم

عاشقت هستم ای گل زیبا

ولی کسی هست که هر دم

نمی‌گذارد بمانم تک و تنها

«ژرف آژنگ»

پی‌نوشت: می‌دونم این شعر از عروض هیچ بویی نبرده :|

#نشسته_ام_به_انحطاط

نشسته‌ام به انزوا به رنگ و بوی بی‌پناهی

به خلوتم نمی‌رســد حضــور روشن پگاهی

#چارتار

کار که از انزوا بگذره، می‌شه انحطاط!

یا خدا دریاب مرا که بیراهه‌رو شده‌ام...

😢😢😢

#من_هم_دنبال_خودکشی_هستم

چند وقتی می‌شه که عجیب درگیر یه آلبوم موسیقی هستم. واقعاً اعتیادآوره. امیدوارم مبتلا نشید! خیلی دیدم رو باز کرده به اطرافم و کمی هم کمک کرده تا تنهایی‌هامو پر کنم. یه گوشه‌ای می‌گه: «و من حاصل یه خودکشی تو دنیای دیگه‌م». کمی گنگ و شاید هم بی‌مفهومه اما این عبارت خیلی جالبه. برمی‌گرده به نظریه‌ی «خودکشی کوانتومی». توصیه می‌کنم شما هم یه نگاهی بندازید بهش. همین عبارت ساده منو به فکر یه خودکشی کوانتومی انداخته!

کمی خسته‌م این روزا. این‌بار روحی. نه جسمی.

قدر خودمون رو بدونیم...

#منم_و_تنهایی_دلهره_حالم_حرف_نداره

ظهر جمعه و نشسته‌ام رایانه‌ای که تمام عمرش لَنگ جریان AC بوده است. نوشتنی که محتاج امواج الکترومغناطیس یک مودم است و تنهایی...

موجود زنده‌ای در این اطراف نیست تا دلم را خوش کند چندی برای با هم بودن و حداقل حرف زدن. با صدایی آکنده از خش و خاشاک می‌خوانم از Nothing else mattersی که آن هم بدون پخش‌کننده‌ی صوت ارزشی ندارد. تا به حال نه من این حجم از نیازمندی را یک‌جا دیده بودم و نه این حجم از نیازمندی مرا یک‌جا!

تنها یک بی‌نیاز است که او هم دمخورم نمی‌شود بس که بد کردم در برابرش. نمکدان‌هایی که شکست و خیلی اوقات زحمتی برای جمع شدنش کشیده نشد از شرم و خجالت. بشکند این سر که هدف ندارد. پوچ مطلق هم کم است برایش.

می‌خوانم از خاطرات خوش دیگران و افسوسی بیهوده که ای کاش من هم؛ خوب تقصیر خودم است که اشتباه کردم. زنده‌باد اشتباه خوب من

😏😏😏