زامبی‌گونه

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#نمیخوام_فرار_کنم» ثبت شده است.

#فکر_نکن_طرزشو_عوض_کن

اول شما رو به خوندن این شاهکار ادبی دعوت می‌کنم:

پوتین برای سربازان جدید

نان

نفت یه پیت

اسلحه به تعداد کافی

اتاق بازجویی نم کشیده

دستبند 10 عدد

پول برق را باید بدهیم

پول آب را جدا

پول گاز را باید بدهیم

دوبله پارک نکنیم

و دیگر هیچ...

«استاد طوفان» - «مرد هزارچهره»

این قسمت از مردهزارچهره رو امشب دیدم بازم. چقدر زیرکانه مهران مدیری منظوراشو می‌رسونه واقعاً!

توی اون جمع همه شاعر و هنرمند بودند. وقتی این شعر سروده شد، کسی توجهی نداشت که این شعر، لیست خرید مایحتاج کلانتری بوده! چیزی که من یاد گرفتم و دوست دارم به اشتراک بذارم اینه که:

طرز فکرتو عوض کن. یه چیز هر چقدر هم بد باشه، بازم جنبه و بّعد زیبا و خوبی داره؛ کافیه زاویه دید خودمون رو تغییر بدیم :)

#سلام

چنتا مورد دارم فقط:

1. دیگه انتظار خوبی ندارم حتی از خدا. لطفاً دلداری و این حرفا رو بیخیال که نه حسش هست نه گوش شنوا.

2. دوست داشتن لیاقت می‌خواد سعی کنیم داشته باشیم.

3. وقتی می‌گی بمیر بابا، توقع مردن طرف رو هم داشته باش.

4. کاش آدم‌تر بودیم. آدم‌تر!

5. معذرت می‌خوام که اعصابی نیست که بخوام پست‌های زیباتون رو بخونم ویا به نظراتتون جوابی بدم. گرچه می‌دونم بود و نبودم خللی به هیچ شخص یا چیزی وارد نمی‌کنه. هستی من ناشی از نیستی منه. به عبارت دیگه من هستم که نباشم :)

6. خواهش می‌کنم، قدر دوستانتونو بدونید. مخصوصاً اونایی که یه جور خاصی دوستتون دارن.

#هرگز_واقعن_دوست_داشته_نشدم

#هرگز_واقعن_شناخته_نشدم

#هرگز_واقعن_درک_نشدم

دلم گرفت از یه خبر. دل بسته بودم هنوز. حالا باید پسش بگیرم. قلبمو نه،

انتقامو :))))))))))))

#اینجاایران_پست_مرا_از_بیان_میبینید

این حجم از فیلترینگ بی‌سابقه‌س!

آقای فیلتراسیون خیلی گلی :))) ینی حجت را تمام کردی رفت اصن. خااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااک بر سررررررررررررررررررررررر من (!) اصن...

این تصویری از وبلاگ بانو مهشید هستش به آدرس: monday-crazy.blog.ir

برای خیلیا متأسفم خیلیااااااااااااااا

#دیگه_شورشودرنیار_وگرنه_منم_شورمودرمیارم

برداشت از عنوان برای عموم [و حتی عمه‌م] آزاده [پوکرفیس]

تو که سینه‌ت خرابه سرخ‌کردنی هم می‌خوری، بیا خودم یه ترفند جدید یادت بدم واسه‌ی جلب توجه :) آخه خودتم که دیدی دیگه تأثیری نداره.

شدیم یه مشت تقلیدگرِ کورِ کور. به یه چیز جدید فکر کنید ملت. یه حرکتی بزنید. تا کی می‌خواید فالو کنید؟؟ تا کی می‌خواید دیده بشید؟؟ تا کی زندگی برای دیگران؟؟

شاعر:

دیگه صبر کنم چه وقت و تا کی؟

دیگه شاد باشم آخه چه‌جوری؟

+به یه اتفاق خوب نیازمندیم واسه افتادن واسه رخ دادن :)))

#ارتباط_مستقیم_زلف_تو_با_زندگانی_من

جاری شو

سوی سکون خیال من و

اضطراب دست‌های خالی سرد سوزان در تب

گاهی نیز

لحظه لحظه‌ی جنون عقل‌مندانه‌ی نداشتن داشتنت

پیچ و تابش می‌دهم آری

تا شود شاید شبیه گردش هوهوی باد لابه‌لای گیسوی تو

نکند حتی یک‌بار قیچی بزنی

بند بند دلم را

زلفت زنجیر زندگانی‌ست مرا

«ژرف آژنگ»

بی‌ربط‌نوشت: با گذشت زمان، هیچی درست نمی‌شه. همه‌ش چرته باو (!) همونطور که هی گفتن بزرگ می‌شی یادت می‌ره، ما هم بزرگ شدیم و یادمون موند و این یادمون داد «واقعیت همیشه خلاف گفته‌هاشون خواهد بود» 😢😢😢

پی‌نوشت: دلم لک زده  یه بار با رایانه‌ی عزیزتر از گوشی متن بنگارم :|

متمم: جدیداً مثل قدیمام شدم 😱😕😶😉😏😂😒

#دغادغ_یا_همان_دغدغه_ها

گاهی دلش می خواهد سخنی نو بزند در این کهنگی افکار اما می‌ترسد از «تیریپ روش‌عن‌فکر»هایی که می‌آیند و شعرِکانت می‌سرایند. سبز سخن را به لجنی می‌گرایانند تا ثابت کنند من هم آری! من از تو بدبخت‌ترم و ...

گاهی می‌خواهد از دردهایش بنویسد اما می‌هراسد از بوقلمون‌لیس‌های در کمین که آی فلان و بهمان، تو بمان، توبمان :|

از نجات غریق‌هایی که خودشان غرقه‌اند می‌ترسد.

حرفش این است که از ترسوها بترسید ولی خودش می‌ترسد...

گاه می‌نویسد ولی دلش نمی‌آید منتشر کندش. می‌گوید نکند نشود آنچه باید می‌شد.

حال، می‌نویسد و پخش می‌کند و شاید می‌شود این که هست و شاید نباید که شاید...

پی‌نوشت: هر چه می‌خواهد دل تنگت بپرس :)