زامبی‌گونه

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#میخوام_فرار_کنم» ثبت شده است.

#آخه_چی_بگم_بهت_سوپرسل_جان

چه وضشه جمع کن بساطتو دیگه اه. بعد عمری Clash of Clans رو گذاشتیم کنار حالا Clash Royale ساختی واسه من؟! آخه جنازه این همه وقت؛ حالو ای موقه؟! نه، الان که کنکور دارم وقتش بود به نظرت؟؟؟ حالا مایکروسافت اومده نوکیای ورشکسته رو از فنلاند خریده، باید با شرکت شما تلافی‌شو دربیاره؟؟

اینجانب اعلام می‌دارد اصلاً عصبانی نبوده و در کمال صحت و سلامت این متن را نگاشته‌ام :|

#منم_و_تنهایی_دلهره_حالم_حرف_نداره

ظهر جمعه و نشسته‌ام رایانه‌ای که تمام عمرش لَنگ جریان AC بوده است. نوشتنی که محتاج امواج الکترومغناطیس یک مودم است و تنهایی...

موجود زنده‌ای در این اطراف نیست تا دلم را خوش کند چندی برای با هم بودن و حداقل حرف زدن. با صدایی آکنده از خش و خاشاک می‌خوانم از Nothing else mattersی که آن هم بدون پخش‌کننده‌ی صوت ارزشی ندارد. تا به حال نه من این حجم از نیازمندی را یک‌جا دیده بودم و نه این حجم از نیازمندی مرا یک‌جا!

تنها یک بی‌نیاز است که او هم دمخورم نمی‌شود بس که بد کردم در برابرش. نمکدان‌هایی که شکست و خیلی اوقات زحمتی برای جمع شدنش کشیده نشد از شرم و خجالت. بشکند این سر که هدف ندارد. پوچ مطلق هم کم است برایش.

می‌خوانم از خاطرات خوش دیگران و افسوسی بیهوده که ای کاش من هم؛ خوب تقصیر خودم است که اشتباه کردم. زنده‌باد اشتباه خوب من

😏😏😏

#یه_حس_غریب

دیروز کسی مرا برای اولین بار شناخت. برای احوال‌پرسی با وی دست دادم و گفت: وای! دستانت چه گرم‌اند!

پی‌نوشت: اینم از اون متنای قدیمیه.

بی‌ربط‌نوشت: از جنجال ها که دور می‌شوی خودت را در چالشی جدید می‌بینی. آن‌هایی که دورویی را با کمال پررویی ادامه می‌دهند کمی باعث سوزش و وارد آمدن فشاری در حد چند کیلوپاسکال به تو می‌شوند ولی این میان حسی به تو می‌گوید پایانی خوش برای خوب‌ها در راه است. اصلاً به قول شاعر «یه روز خوب می‌آد». امیدِ بنفش‌گون بهانه‌ی خوبی‌ست برای ادامه‌ی این مردنِ به اصطلاح زندگی. اصلاً به قول زندگی (همون متالیکا منظور است):

So close no matter how far

خیلی نزدیک، مهم نیست چه‌قدر

Couldn't be much more from the heart

از قلب که نزدیک‌تر نمی‌توانست باشد

Forever trust in who we are

همیشه به «خود»مون باور داریم

And nothing else matters

و هیچ چیز دیگری مهم نیست

#یکی_تو_خوبی_یکی_سرطان

گر چه هر دوتاشم به خودت مربوط می‌شه (مخاطب خاص دارد این مطلب گرچه نیست که بخواند).
از این که هر چی تو می‌گی درسته بگذریم،
از اینی هم که فقط تو منطق داری بگذریم،
از اون که تنها تویی که مهمی هم بگذریم،
این قهر دیگه چی بود؟؟؟ اصن بذا ببینم مگه به تو ربطی داشت؟؟؟ تُستِر رو از برق بکش لطفاً که بوش همه جا رو برداشت...

Leaving in a paradox
Searching for paradise
Oh that's nice
Have a nice day!
"Example"

پی‌نوشت: قبل از هر کار و هر حرفی، کمی بیندیشیم.

#لامصب_خوب_دنیاتو_گنده_کن

فراخ کن تو این وامانده را
وگرنه تا تهش بلرز ته‌مانده را
«ژرف آژنگ»
یه سریام هستن به نظریه‌ی«نسبیت عام فلسفی» من اعتقاد ندارن که تهش همین می‌شه.
یکی کعبه‌ی آمال و آرزوهاش چزوندن شوهرشه که فلان چیزو براش بخره. ینی حاضره بره تو کوچه هم بشینه داد بزنه بگه «این شوهر نیست» تا به هدفش برسه؛
یکی کل زندگیش پی این بوده که ببینه امشب فلان بازی فوتبال چندچند می‌شه یا توی رقابت (در مواردی هم دشمنی) بین خودش و همکلاسیش کی برنده می‌شه؛
اون یکی عمیق‌ترین خواسته‌ی قلبیش اینه که همه جا مقبولیت داشته باشه به هر قیمتی حتی نابود کردن احساسات رفیقاش؛
این یکی می‌خواد قبل مرگش یه بار بانک بزنه؛
...
یکی نی بگه تو که به روح اعتقاد داری و سرخ‌کردنی هم می‌خوری خوب اون دنیای وامونده رو بزرگتر کن! وسعت بده بهش بذار هدف‌هات بالاتر بره. تا کی می‌خوای خودتو ببینی؟؟؟ تا کی پی یه تکرار می‌خوای باشی؟؟؟ طبق یکی از نتایج نظریه‌م، اگه تغییر برای همه رو می‌خوای باید از خودت شروع کنی.
تو توقع داری همه باهات خوب باشن درحالی که مثل یه بنّا همه‌ش داری جلوی این و اون زیر و زبر می‌کشی. البته یکی از مشکلاتی که باهاش روبه‌رو هستم خودمم چون به هر کی خوبی می‌کنم بدی می‌بینم :|
این همه ادوات بافندگی به کار بردم که بگم یه کم این محدوده‌هامونو گسترش بدیم (امیدوارم آزادی بیان و اندیشه رو برداشت نکنید از این حرف من چون کاری به این کارا ندارم اصن).
گرچه با همه‌ی این اوصاف «گاهی واژه‌ها کم می‌آورند»!
آخرش من واشر سرمخچه می‌سوزونم...

#فرار_نیمه_شب

All the things you hate I find fun
Things you wanna see I've just done
I may regret if you're the right one
But I can't avoid a midnight run
I'll keep on going
I'll keep on going till I find the right one
I'll keep on growing
I'll keep on growing till I find myself a new gun
"Example - Midnight Run"

برای هم‌فازهای خودم توصیه می‌شود.

#تبریک_به_خودم_که_انقدر_بیخودم

جا داره به خودم تبریک بگم یک ماهه شدن فرارگاهم رو. عمری بود که از دست رفت. شاید هدر شد و شاید بهینه بود؛ در هر صورت، من راضیم. منم مثل «بهرام» به اشتباهام افتخار می‌کنم و قضاوت شدن برام مهم نیست.
سی روزی که می‌شه توی یه لحظه مرورش کرد.
از همه‌ی دوستای بلاگیم ممنونم واسه همراهیشون :)
پی‌نوشت: نمی‌دونم توجه کردید یا نه؛ به یه ساعت فروشی که برید خواهید دید اکثراً ساعتا روی 10 تنظیم شدن. اینم وجه پُستیه‌ی (ادغام پست و تسمیه) این متن :)