زامبی‌گونه

#بادمجوووووووووون

:|
امروز یکی از سه روزی هست که توی هفته گذاشتن برامون تا درس بخونیم مثلفن. ینی تعطیله.
اما برای من بعضی از این روزا برای بیش‌تر در کنار خانواده بودنه. کمی هم کمک کردن شاید...
بادمجون
لامصباااااا
نشسته بودم یه کنج که مادر فرمودند: پاشو بیا جای الافی اینا رو پوست بگیر.
یه نگاهی انداختم و گفتم: سه کیلویی هست نه؟!
-آره اتفاقاً دقیقاً سه کیلو!
منم که کلاً به اتفاق اعتقادی ندارم. چون معتقدم هر چی بدشانسیه صددرصد مال منه. البته این بدشانسی نبودا یه وقت سوءتفاوت نشه.
این کار خطیر رو پذیرفتم و شروع کردم. هر چی کار پیش می‌رفت، منم توی پوست کندن پیش می‌رفتم.
حالا که به دستام نگاه می‌کنم می‌بینم چه جالبه واقعاً این رنگ بادمجونی. یه رنگ خاصیه. اولش سورمه‌ای‌طوره بعدش با گذشت زمان به مشکی می‌گرایه.
واقعاً نباید هیچ‌وقت از دور به یه چیزی نگاه کرد و در موردش نظر داد. بادمجون پوست کندن کار راحتی به نظر می‌آد اما واردش که می‌شی... :|||
از همین تریبون دست مادر رو می‌بوسم که این‌قدر سختی می‌کشه. تازه این سه کیلو بادمجون بود!
پی‌نوشت: یه بادمجون پوست کندن چه‌قدر درس داد به من :| ینی یه همچین پسر خوب و درس‌بگیری هستماااااا

نظرات (۸)

۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۱
سرباز جامانده
O_o(نگاه معنا دار) اشتباه فهمیدید کامنت منو. :| دیگ وقتی همه نشستن بوک وار شدن شما درس نمیخونین؟!!
صابر
خوشا به حال دیگران!
یه سری از آدما هستن می‌دونن یه چیزی بده ولی می‌رن سمتش. هیچی هم براشون مهم نیست.
شاید منم این‌جوری شدم، شاید!
۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۱۹
سرباز جامانده
واس درس خوندن هم به نظرم برید کتابخونه روزای تعطیل.جو اونجا باعث میشه کل روزو بخونید
صابر
ینی این کتابخونه‌او که گفتید به قدری فرح‌بخش و تلخ بود آقو کامُم تلخ شد :|
کتابخونه برای همه‌چیز خوبه جز درس خوندن...
۰۵ اسفند ۹۴ ، ۰۶:۵۲
سرباز جامانده
بله کنکوری ام.نه جملتون میگفت سه روز تعطیلمون کردن که درس بخونیم.بعد جمعه رو ک واس درس خوندن ما تعطیل نکردن واس همین متعجب شدم.کدوم جمله ی اول؟!!
صابر
:| من تا قبل خوندن متن دیدگاه شما فکر می‌کردم جمعه هم واسه درس خوندنه :|
جمله‌ی اول: شما هم کنکور دارید؟!؟!
۰۴ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۵۰
سرباز جامانده
ینی شما سه روز فقط میرید مدرسه؟!! موفق باشید.همیشه بکنید ازاین کارا
صابر
شما هم کنکور دارید؟!؟!
نوشته بودم یکی از سه روزی که تعطیلیم. پس 4 روز می‌ریم مدرسه :|
(از جمله‌ی اولم ناراحت نشید کمی شوخی بود...)
۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۲۰
میرزا ا
دستش درد نکنه که بادمجونو داد تا درس بگیری! 
صابر
دارم برات :)
۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۱۷
مجنونِ لیلی
ایشالله موقع خوردنشون هم اساسی لذت میبری 
واقعا مادرها هیچ حرفی برای گفتن نمیزرند از بس که اسم مادر کامله
صابر
صحیح و دقیق :)
۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۶
(ک) (شباهنگ)
درود بر شما و مادر گرامی...
خدا براتچن حفظشون کنه منم هر  چه یاد گرفتم.
از مادرم..بود ولی حالا دیگه ما رو تنها گذاشته.
و به ابدبت پیوسته..
صابر
ممنونم.
روحشون شاد و در آرامش ابدی. یادشون گرامی...
۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۶
Donya Bani
واقعا آفرین داره!
صابر
ممنونم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی