#عوارضی
صابر ۱۶۶
۲۷ اسفند
توی اون یکی وبلاگ هم گفته بودم که دیگه جای اشعار #ژرف_آژنگ اونجا نیس. قصدم اینه بیارمشون این طرف + بعضی دوستان ببخشن که تکرار میشه :|
شنیده بودمعوارض جادهی منتهی به تو
جان است
من که مُردم
پس چرا نرسیدم؟!
«ژرف آژنگ»
من و تو
صبحانهای با طعم صدایت
از جنس بهاری نوشکفته
پایانی
بر این زمستان خفته
چه خیال خوشی!
خیال ماندنش بهتر است برایم
«ژرف آژنگ»
رو به پایین
سیری نزولی
اکیداً البته
اپسیلونی فشار
سقوط
خودکشی
یا زنده ماندن
تا ابد
ادامه میدهم
ادامه
تا ابد
«ژرف آژنگ»