زامبی‌گونه

۵۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#فرا_سپید» ثبت شده است.

#عوارضی

توی اون یکی وبلاگ هم گفته بودم که دیگه جای اشعار #ژرف_آژنگ اون‌جا نیس. قصدم اینه بیارمشون این طرف + بعضی دوستان ببخشن که تکرار می‌شه :|
شنیده بودم
عوارض جاده‌ی منتهی به تو
جان است
من که مُردم
پس چرا نرسیدم؟!
«ژرف آژنگ»

#بدون_طرح

من و تو

صبحانه‌ای با طعم صدایت

از جنس بهاری نوشکفته

پایانی

بر این زمستان خفته

چه خیال خوشی!

خیال ماندنش بهتر است برایم

«ژرف آژنگ»

#باز_گشتم

امید کور شب‌های من
بازگشتم
باز گشتم
ندیدم تو را
ببین مغموم
محروم از تو شده‌ام
نیستی در این هستی
محرم رازت
دلدارت را
آرامگه خیال آشوبت را
دریاب
«ژرف آژنگ»
...
کجای لحظه‌هامی تو که هرجا رو بگی گشتم
به جای زندگی کردن پی دیوونگی گشتم
«شادمهر عقیلی»

#خودکشی_کوانتومی_من

رو به پایین

سیری نزولی

اکیداً البته

اپسیلونی فشار

سقوط

خودکشی

یا زنده ماندن

تا ابد

ادامه می‌دهم

ادامه

تا ابد

«ژرف آژنگ»

#سیلاب_گرفت_آبادی_مرا

مخروبه شدم در این خرابات
سیلاب
ویران کرد
این آبادی نابه‌سامان را
حال
جز خودم
چیزی نمانده در این دهات
«ژرف آژنگ»

#انقدر_خستم_حتی_در_هم_نبستم

دیشب توی راه خونه توی اتوبوس نشستم. کمی دلگیر بودم. حوصله‌م سر رفته بود ناجورطور. گفتم چه کنم چه نکنم که دیدم باو دفترچه‌ی واژگان انگلیسی (دفترچه‌ی مورد علاقه‌م) دم دسته. همینجوری یه شعری گفتم به امید این که شــــــِــــرّ نشده باشه...
قدم زنان
روانم
به سوی تو
به سوی دریای عشق
به قصد وصال
جوانه‌زنان
رشدکنان
به پای تو
پاپیتال‌وار
تا رسم به قامت چو سروت
بچینم میوه‌ای
زان لعل شیرین
«ژرف آژنگ»

#سرمو_به_کدوم_بیابون_بذارم

به کدام کوی و خیابان
کوه و بیابان
سر گذارم تا ببینم
لحظه‌ای
روی چو ماهت
ماه من
گرچه اسیرم
غم و اندوه و جدایی
می‌دانم روزی
بیایی
«ژرف آژنگ»
پی‌نوشت1: یک عدد ماه پیدا نشده گم شده است. با گرفتن نشانی تحویل دهید. با تشکر :'(
پی‌نوشت2: الان که دارم می‌نگارم، بی‌نگارم. این مگسه انگارم که دست از سر دستانم بر نخواهد داشت [عصبـیـیـیـیـی]