زامبی‌گونه

#خستگی_من

خستگی من از نوع شکست نیست.
از نوع خواب نیست.
از نوع روح و جسم نیست کلاً.
خستگی من نوع جدیدیه:
خسته از عاشقی!
خدا کنه کم نیارم توی این راه.
صبرم داره تموم می‌شه، می‌دونی...

#بس_کن

تمومش می‌کنی یا نه؟ خسته می‌شی یا نه؟
تا کِی می‌خوای عشق منو پس بزنی؟!
دِ آخه تو با خودتم معلوم نیست چند چندی که...
اونی رو که دوستش داری می‌رونی، اونی که دوستت داره رو هم؟!
ای کاش یه کم مثل من بودی.
رنج نکشیدی هنوز.
نگو کشیدی که باورم نمی‌شه.
بذار فکر نکنم در مورد انتخاب تو اشتباه کردم...
لطفاً...

#ثابت_شو

نمی‌خوام عوض بشی.
نمی‌خوام اونی که من می‌خوام بشی.
نه بد و نه خوب.
نه زشت و نه قشنگ.
نه خوشحال و نه ناراحت.
اصن از اول هم همچین چیزی ازت نخواستم.
حتی اونی هم که قبلاً بودی نشو.
سابق نشو،
ثابت شو.
فکر نکنم خیلی کار سختی باشه، هست؟!

#پیش_فرار

این‌جا درگاهی‌ست برای فرار از تلخی‌های زندگی من. این‌جا، یک قایق فرار خواهم ساخت به سوی دلخواهم و به سوی آن‌چه که شاید اکنون آن را در اختیار ندارم.