#لب_مرزم_انگار
صابر ۱۵۵
۲۷ خرداد
عنوان، یه استفهام انکاری بود. ینی کلاً هیشکی با من نیست :)
یه دوست غریبهای سه شب پیش بهم گفت:«تو از زجر کشیدن لذت میبری». این در حالی بود که ایشون فقط یه روز و نصفی بود که با من آشنا شده بود. دیگه انقدر تابلو شدم که طرف از دور هم میبینه میگه:«عه این اسکل زجرکشَ رو ببین»!
یه سری یه کمپین راه انداخته بودیم سخنبزرگان رو جمع میکردیم مثل اونی که توی این پست نوشته بودم. یکی از جملههایی که #تنفس بهم گفت و خیلی باهاش حال کردم این بود:«از حرف زدن بدم نمیاد ها. از زرررررر بدم میاد حتی یه کلمه».
خودمم توی جوب هستم [کنایه از در جریان بودن] که دارم از شاخهای به شاخهی دیگه خرپرش میزنم ولی دیگه چه کنم.
شاید رفتم [که بمیرم]...
مزخرفنوشت: دوست عزیزی که دنبال میکنی، توقع دنبال شدن داری و اگه دنبال نشدی منو آنفالو میکنی از همین تریبون اعلام میکنم: BK :) دنبال کردن زوری نیست. یاد بگیر درک کنی هر قابلیتی رو به چه دلیلی میذارن توی یه سیستم.
چه فکر نازک غمناکی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس میبافت ولی به فکر پریدن بود
حسین منزوی
اصن این شعرو که خوندم نعره زدم وسط کتابخونه. چقدر قشنگ آخه لامصب؟؟؟
بیربطنوشت: دوست من، دوستت دارم. یه روزی بالاخره میای و میخونی :)
یه دبیر ریاضی داریم [شایدم داشتیم!] انقدر این بشر گل بود و باحال اصن مستفیض که میشدی کنارش هیچ، هی میخواستی درس بده هی درس بده هی...
بالای صفحات دفتر ریاضیم، جملات حکیمانهی ایشون رو ثبت و ضبط کردم تا یادگاری بمونه. یکی از این جملات که شبیه شعر بود اینه:
شده بر محور xها عمود :||||||||
ینی این بشر حرف میزد طلا بود. منم با استفاده از این سخن که شبیه شعری از شاملو [!!!] بود یه شعر سرودم:
کمان ابروی تو
یا که تیر مژگانت
بوده که اکنون خطی
از درجهی یک
شده بر سهمی قلبم عمود
از این سو
به آن
«ژرف آژنگ»
پینوشت: کاش بعضیا بودن اینجا و میخوندن اینا رو.
پینوشت²: بعضیا دوست که نیستن، فرشتهن، عشقن، عزیز، ماه و... ^_^
ثانیههای زندگیم را
آنقدر پیچ دادی
در میدان گیسویت
که هم آنها سرگیجه گرفتند
هم من
دائرةالمعارف شدم
نکند پرگارم انگاشتهای؟!
«ژرف آژنگ»
پینوشت: دائرةالمعارف رو نمیتونم کامل بگم چجوری استفاده کردم :| مطمئنم منظورو نمیرسونم. یهجوری هم با دایرهش کار داشتم که تناسب داشته باشه هم این که بگم علوم و دانشها توی پیچش زلف یاره. گند زدم با توضیحم انگار :((( خستم مثل محمدصابری که توی امتحان ورودی تیزهوشان دورهی راهنمایی شرکت کرد و وضعیت غایب براش ثبت شد...
پینوشت²: از یه بنده خدایی باز هم معذرت میخوام :(