زامبی‌گونه

#گفتیم_ما_هم_آره

دیدیم اکثراً آخرین پست سال رو نگاشتن منم به نوبه‌ی خودم آخرین متن رو می‌نویسم. یه کم عجیبه دلیل این نوشتن. بماند بین خودم و خودش :)

از اون‌جایی که علاقه‌ی مزخرفی به متفاوت بودن دارم، می‌خوام مزین کنم این متن آخری رو به متن و ترجمه‌ی (از خودم) ترانه‌ی نابخشوده 2 (The Unforgiven II) که پرتکرارترین موسیقی مورد گوش دادن قرار گرفته‌ی امسالم بود.

Lay beside me tell me what they've done

کنارم بخواب بگو چیکار کردن

Speak the words I wanna hear to make my demons run

حرفایی رو بزن که دوست دارم بشنوم تا دیوهای درونمو (احساس گناه) فراری بدی

 The door is locked now but it's open if you're true

در (به روی عشق و آرزوهام) بسته‌ست ولی باز میشه اگه حقیقتو بگی (که دوستم داری)

If you can understand the me then I can understand the you

اگه بتونی خود «منو» درک کنی منم خود «تو» رو درک می‌کنم

Lay beside me under wicked sky

کنارم بخواب زیر آسمون (و جهان) پلید

Through black of day, dark of night, we share this paralyze

میون تاریکی (پلیدی) روز، سیاهی (بی‌رحمی) شب، این فلج بودنو با هم تقسیم می‌کنیم

(می‌خواد بگه هر چقدرم دنیا کثیف باشه تو کتارم باشی همه چی خوبه :] )

The door cracks open but there's no sun shining through

در می‌شکنه و باز می‌شه ولی هیچ درخشش نوری پیدا نیست

(نمادگرایی بدبینی! ینی حتی یه کوچولو هم خوبی باشه، جهان انقدر پلیده که هیچ فرقی نمی‌کنه)

 ‌Black heart scarring darker still but there's no sun shining through

زخم سیاه داره وخیم‌تر می‌شه و هنوز هیچ درخشش نوری معلوم نیست!

(شرایط داره بدتر می‌شه ولی هنوز هیچ خوش‌بینی مشهود نیست :| )

... No there's no sun shining through, no there's no sun shining

(ینی له له شده ها!)

What I've felt, What I've known

چیزی که احساس کردم، چیزی که فهمیدم

Turn the pages, turn the stone

صفحه رو ورق بزنی، سنگ رو ورق زدی

(ینی هر روز بدتر از دیروزه. صفحه ورق زدن نماد فرداست و سنگ هم که نماد عدم تغییر)

?Behind the door, should I open it for you

پشت دری، باید بازش کنم برات؟

(تو (با خودشه) منتظری، باید ببخشمت عایا؟!)

Yeah! What I've felt, what I've known

...

Sick and tired I stand alone

خسته و بیمار، تنها می‌مونم

Could you be there, 'Cuz I'm the one who waits for you

تو اون‌جایی (پشت در)؟ چون من اونیم که منتظرته

?Or are you unforgiven too

یا تو (بازم با خودشه) هم نابخشوده‌ای؟

Come lay beside me, this won't heart I swear

بیا کنارم بخواب، قسم می‌خورم صدمه نبینی

(قول می‌دم با من بودن بهت ضرری نرسونه!)

She loves me not, she loves me still, but she'll never love again

دوستم نداره، دوستم داره هنوز، ولی عمراً دوباره عاشقم نمی‌شه

(شاعر دودِله نمی‌دونه بالاخره دوستش داره یا نه)

She lay beside me but she'll be there when I'm gone

اون کنارم می‌خوابه ولی وقتی که رفتم

(مطمئنه وقتی مُرد معشوقه‌ش توی اون دنیا منتظرشه - دیدید این بدبختا شیطون پرست نیستن؟!)

Black heart scarring darker still, but she'll be there when I'm gone

(تکراریه دیگه)

Yes she'll be there when I'm gone, Dead sure she'll be there

آره وقتی برم اون اون‌جاست، حتماً اون‌جاست

Lay beside me tell me what I've done

کنارم بخواب تعریف کن چیکار کردم

The door is closed so are your eyes

در بسته‌ست، مثل چشمای تو

(الان مردن جفتشون و داره اونور رو تصور می‌کنه)

But now I see the sun

ولی حالا نور رو می‌بینم

(به سعادت رسید :] )

Now I see the sun

حالا نور رو می‌بینم

...Yes now I see the

آره می‌بینمش...

I take this key and I bury it in you

این کلیدو برمی‌دارم و درون تو دفنش می‌کنم

(داره می‌کشه معشوقه‌شو :| کلید که کلید خوش‌بختی‌شونه، چاقوئه! )

Because you're unforgiven too

چون تو  هم نابخشوده‌ای

Never free

هرگز آزاد نبودی

(انسان با برچسب آفریده می‌شه - که بحث طولانی داره آقو!)

Never me

هیچ‌وقت جای من نبودی

Because you're unforgiven too

چون تو هم نابخشوده‌ای

آره خلاصه. امیدوارم حال و حول ببرید مطمئناً ارزش یه بار گوش کردنو داره. نگران نباشید با این آهنگ مست نمی‌شید :|

یه سال پرررررررر از خوبی و خوشی و خرّمی براتون آرزو دارم :)

سالتون خوش، عیدتون هم مبارک و میمون :|

آهنگ رو هم گذاشتم (کیفیت خودش به ضایگی این‌جا نیست انصافاً)

#حبس_ابدی

اگر دلربایی جرم بود و
حکم آن به ازای
هر دلی که دزدیده شد
یک ساعت حبس
تو الان باید
در حبس ابد می‌بودی!
«ژرف آژنگ»

#عوارضی

توی اون یکی وبلاگ هم گفته بودم که دیگه جای اشعار #ژرف_آژنگ اون‌جا نیس. قصدم اینه بیارمشون این طرف + بعضی دوستان ببخشن که تکرار می‌شه :|
شنیده بودم
عوارض جاده‌ی منتهی به تو
جان است
من که مُردم
پس چرا نرسیدم؟!
«ژرف آژنگ»

#گوشه_ای_از_پساکنکورنامه

یه دفترچه دارم به نام «پساکنکورنامه» که توش هر کاری که الان دوست دارم انجام بدم و نمیشه رو می‌نویسم تا بعد کنکور یادم باشه تا انجامش بدم.

یکی از این کارا ساخت یه وبلاگه با موضوع انحصاری «کدنویسی و طراحی وب» که خیلی مشتاقم دیدگاه خواننده‌های بلاگم رو در این مورد بدونم. اگه دقت کرده باشید یه قسمت به همین نام به نوار بالای صفحه اضافیدم تا بعداً پیوند بخوره به همین‌جا. منتظر دیدگاه‌های سازنده‌تون هستم :)

#ناتنهایی

ثانیه‌ها می‌گذرند خواه و ناخواه

عمر من است می‌برند آن‌ها

گرچه ندارم کسی تا که بگویم

عاشقت هستم ای گل زیبا

ولی کسی هست که هر دم

نمی‌گذارد بمانم تک و تنها

«ژرف آژنگ»

پی‌نوشت: می‌دونم این شعر از عروض هیچ بویی نبرده :|

#شرو_شد

به زودی جرقه‌ی دیوونگیمو می‌زنم :)

به احتمال زیاد دیگه نه عشقی در کاره و نه دوستی؛ البته نه این که با دوستام دعوام بشه و فلان ها. فقط این چهار ماه باقی‌مونده وقته اینه که به بعضیا ثابت کنم اشتباه کردن. امیدوارم کم نیارم + بشم یه بچه مثبت خرخون :|

به قول خودم: «دال»ی گفتیم و دیوانگی آغاز شد :|||

#در_حال_نوشتن

دیگه نمی‌تونم در این حال ببینم یکی از دوستانو :'(

خوش‌حالم که این کار باعث پیشرفتشه :)

موفق باشه + موفق باشید