زامبی‌گونه

دیگه دارم میام بیرون از اون فاز مزخرف. امشب ترانه‌ای از «بهنام صفوی» جان به گوشم خوروندم که تا حدودی استارت زد این مسیرو...

لعععععععععععععععععععنتییییییییییییییییییییییییییی

1|نه به خاطر عید است و نه به خاطر کنکور و سال چهارم. آنقدر خشک و خالیم این روزها آنفورگیونِ متالیکا، خمش باشِ شجریان، سوزِ بهرام و هانس زیمر به کنار، نماز هم آرام نمی‌کند این درمانده‌ی وامانده را.

2|شدم عینهون این بروبچه‌های تیریپ خودکشی توی شبکه‌های مجازی. کمک فقط از یکی برمیاد که نیست. می‌تونه بیاد ولی من نمی‌تونم پیداش کنم. ینی میشه مثل یکی از بروبکس که طرف با خوندن متن‌هاش وابسته‌ش شده بود (!) خوش‌شانس باشم؟!

3|یه سری هستن بعضی چیزا و بعضی آدما رو فقط برای خودشون می‌خوان. از همینا یه بخشی‌شون وارد عمل می‌شن و اما وای به حال کسی که بخواد باهاشون شریک بشه. از آدمای بی‌سروصدا بترسید بترسید بترسید!

4|خدا به خیر کنه عید امسالو. امیدوارم شیرینیش واسه اطرافیان نشه حلوا و خرمای من D: [خنده‌ی جوکر]

من و تو

صبحانه‌ای با طعم صدایت

از جنس بهاری نوشکفته

پایانی

بر این زمستان خفته

چه خیال خوشی!

خیال ماندنش بهتر است برایم

«ژرف آژنگ»

امشب از صفر آرزوهایم گذشت و نه آرزویی داشتم و طبق معمول نه آرزویی!

1|بعضیا با خودشون مشکل دارن. نه می‌خوان روراست باشن و نه دورو. خوب تکلیفو معلوم کن خوب ما رو هم از بلاتکلیفی دربیار please :(

2|عزیزم تو که سینه‌ت خرابه سرخ کردنی نخور. آفرین پسر گل D:

3|خیلی طول نمی‌کشه فهمیدنش. تنها اومدی، تنها هم می‌ری. فقط عادت کردن بهش سخته...

4|شعرام بوی نفرت گرفته واسه اینه کم می‌نویسم ازشون. کاش بعضیا صاف و صوف می‌شدن توی این جاده‌ی ناهموار زندگیم.

5|از این که می‌بینم صفحه‌ی سفید بعضیا هزارتا لایک داره «حالم_بهم_میخوره» :(

6|شکستن من شاید بی‌سروصدا باشه اما مطمئن باش شکستن تو دنیاتو به لرزه در می‌آره

7|توی راه تغییرم از این حال و روز وخیم. تهش دوتا راهه: سقوط از پایه یا صعود به قله

8|منو ببخش اگه نوشته‌هام به طبعت باب نیست اگه عشقم بهت مثل اون رفیقت فاب نیست

9|آمادم/برا له کردن قولام زیر پام آمادم/برا یه خواب ناب آمادم/برا غرق شدن تو آب آمادم/آمادم بگم همه چی تموم :) [شایع]

حتی حال ندارم حال نداشته باشم!

یادته بهت التماس کردم؟؟؟

حتی نیستی که یادت بیاد...