زامبی‌گونه

۷۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#شعر» ثبت شده است.

#سه_گانگی_شخصیتی

علت نامگذاری این پست رو در زیر بخونید:

در شمس بودنت

ندارم هیج شک

مانده‌ام

مولانا

پروانه

یا که زمینم!

«ژرف آژنگ»

:))))) ملتفت نمی‌شه که چقدر دوستش دارم حتماً باید این‌جوری بشم :|

می‌خوام یه استدلالی به سبک کتاب تعلیمات دینی دوره‌ی دبیرستان انجام بدم.

مقدمه‌ی1: یه روز معلمی به شاگردش گفت: بیا و روی تخته یه قطار بکش. دانش‌آموز رفت پای تخته و از اون‌جا که هنوز به مرحله‌ای نرسیده بود که بتونه قطار رو نقاشی کنه، یک ریل کشید و گفت: استاد تمومه! معلم نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت: قطاری نمی‌بینم :( دانش‌آموز هم گفت: استاد شما داشتید اون طرف رو نگاه می‌کردید که قطار رفت!

مقدمه‌ی2: تا وقتی اون نبود، همه چیز سر جاش بود و زندگی روال عادی خودش رو داشت. از روزی که سر و کله‌ش پیدا شد، زندگی رو بر باد داد. حالا منم و زندگیِ برابر با هیچ. چیزی از زندگی نمونده که تقدیم کنم :(

نتیجه: دوستش دارم :|

اگه استدلال براتون منطقی نبود، بگید از وسایل کمک آموزشی [اصطلاح پرکاربرد دبیر ریاضی دوره‌ی راهنمایی به معنای: تخته، شلنگ، فلک و ...] برای تفهیم استفاده کنم :)

#مرسی_اه

عنوان برگرفته از عبارت مزخرف و مستفرِغِ تازه مد شده :((((((
واقعاً باورم نمی‌شه که من کنکور دارم و هنوزم باورم نمی‌شه!
یه پست هم برای آلبوم محسن خان چاووشی می‌ذارم به زودی [نیست خیلی پست من مهمه برای ملت!]
شاعر می‌گه:
با این که می‌دونی خیلی تنها هستی یه لباس خوب بپوش به خودت برس
خودت رو به یه فنجون قهوه دعوت کن بریز و بنوش، بی‌استرس
«شاهین S2 - به خودت برس»
والا این‌جا ما با کسی شوخی نداریم که. تنهایی خیلی وقتا بهتر تره :() [علامت پیشین نشان‌دهنده‌ی نیشی تا بناگوش باز شده می‌باشد. با تشکر]
پی‌نوشت1: وسعت سلیقه‌م از پهنا تو حلقم. شاهین S2 کجا، همایون شجریان کجا، مریلین منسون :||||||
پی‌نوشت2: یار که رفت/مپرس کجا/بگو رو/یار که از در گذشت/چه یک قدم/چه صد! «ژرف آژنگ» [ینی خوشم میاد توی پی‌نوشت هم شعرمو می‌چاپونم]
نه‌چندان‌بی‌ربط‌نوشت: یه تشکر خیلی خیلی خیلی مخصوص از عزیزانی که قدم بر چشمان حقیر گذاشتند و دعوت به کانال رو لبیک گفتند ♥

#نمودار_زندگانی

نمودار زندگیم

رو به نزول است اکیداً

به صفر نرسیده ثابت بشود صلوات!

«ژرف آژنگ»

پی‌نوشت: چه وضشه؟؟؟ هان؟؟

#فرهنگ_بیفرهنگی_بیفرهنگی_فرهنگی

[با این که با نویسنده‌ی کتابی که عنوان رو ازش اقتباس کردم حال نمی‌کنم ولی... بگذریم]
سَمّ بی‌ادبی همه جا را فراگرفته. حتی در مواردی بیان را نیز هم! در گروه تلگرام که یا پسران اعضای خانواده‌ی خود را در ویترین قرار می‌دهند و به حراج می‌گذارند ویا دخترها از اندام نداشته‌شان سخن به میان می‌آورند! در اینستا جانِ گرام هم که تا تقی به طوقی [!] می‌خورد اکیپی گردهم می‌آیند و به سبز [آن هم سبز لجنی] نمودن پیج شخصی می‌پردازند که گویا پدر تک تک‌شان را سه بار اعدام کرده قبلاً...
فیض ‌بوک ما هم که شده محفل روش‌عن‌فکرانی که ایسم‌ایسم کنان جامه‌ها می‌درند و حنجره‌ها پاره می‌کنند تا ثابت کنند فلان شخص از آن یکی بهتر است یا به این می‌پردازند که چرا فلانی نمی‌میرد آن هم چونان که گویی طرف جای آن‌ها و چرت و پرت گفتن‌هایشان را گرفته. راستی از کِی ایرانیانِ مدعی مهد تمدن جهان بودن راضی به مرگ یک انسان می‌شوند؟!؟!
تویی تِررررر هم که کشته ما را با هشتگ‌های نفس‌گیرش. باز هم این یکی کمتر حواشی دارد. خدا را شکر که الحمدلله وگرنه ...
یاد این قسمت از قطعه‌ی Toxitcity اثر System of a Down افتادم:
eating seeds as a pastime activity
تخمه شکستن به عنوان یه فعالیت وقت گذرون
the toxicity of our city, of our city
سَمّیت شهر ماست، شهر ما
ربطش هم همین بس که: کار ما شده لم دادن روی کاناپه یا دراز کشیدن روی فرش و زل زدن به صفحه‌ی این گوشی بدمذهب که آخرش هم می‌شود این سمّی که این حقیر ذکر کرد.
پی‌نوشت1: این متنو که نوشتم، دیدم ای بابا از موسیقی متال چه نتیجه‌ی خفنی گرفتما! ناگفته نماند که با وجود گوشیدن متال هنوزم مسلمانیم به خدا!!! متال سوهان روحه [من که قمیم سوهان برام این‌جا حکم ایهام داشت!]. خلاصتاً متال گوش دهید تا رستگار شوید [اتفاقاً بعضی گروهاشون عجیب آدمو ترغیب به پرستش خدا می‌کنن!]
شیخ بهایی هم در این مورد می‌فرمایند:
در می‌کده دوش زاهدی دیدم مست
تسبیح به گردن و صراحی در دست [صراحی: جام شراب]
گفتم ز چه در می‌کده جاکردی؟ گفت
از می‌کده هم به سوی حق راهی هست
[البته زاهد هم یه کم رِند بوده گویا:| ]
پی‌نوشت2: در این متن هم از دختر گفته شد هم از پسر. نیاید بگید تبعیض جنسیتی کردی :((((((

#بازیگر_خوش_نقش_زندگی_من

تو این لیوان حل کن فلوکستین و
خاطرات شب‌های غمگین و
بار فکرای سنگین و
تو این لیوان حل کن..
«کاوه آفاق»
به تو نیاز داشتم که امروز آمدی آن هم چندی پس از خواب تلخم. آمدی و فکر کردم که دیگر من آن شاهزاده‌ی خوشبختم. نمی‌دانستم در پس هر دری که بسته می‌شود، حکمتی هست. آمدی و از یارت برایم گفتی. من هم به احترام خنده‌های عاشقانه‌ات نقابم را گذاشتم و خندیدم همپای لبانت. چه تلخ و چه شیرین، تو هستی و این برای من کافی‌ست.
این قطعه‌ی زیر از Muse به طرز عجیبی مخاطبش منم :|
You've been never truly loved
تو هرگز حقیقتاً دوست داشته نشدی
You've always been betrayed
تو همیشه مورد خیانت قرار گرفتی
ینی داغون شدم آقو له له شدم اینو شنیدم :(
خلاصه این که:
به افق خیره شوم
یا که عمود
تار و پود وجودت
همگی معجزه باشد
«ژرف آژنگ»
پی‌نوشت: این متن هم مثل زندگیم شد. همش از این شاخه به اون شاخه...

#لب_مرزم_انگار

دیشب به یکی از دوستان هم گفتم. یه حسی بهم می‌گه خیلی نمونده از سفرم.
هنوز دارند می‌چرخند
ثانیک‌ها دور میدان
نمی‌دانند تو
خیلی وقت است رفته‌ای
به خیابان بی‌وفایی
بن‌بست تنهایی
«ژرف آژنگ»
و نیز:
سکوت سنگین توست
سایه فکنده بر من
دور می‌شوم از سایه‌ها
پرتو سیاهی‌شان کورکننده‌ست
«ژرف آژنگ»
یهویی گفتم بنویسم تا وقت هست شاید دیگه نبودم :)
یه‌جوری تنهام این‌روزا انگار [بلاتشبیه] من آدمم پیش از خلقت حوا! خب درسته، می‌گذره. گذشتن به چه قیمت اما؟!
حلال کنید...

#کمی_داستان_شاید

امروز خواستم
از چشمانت بنویسم
دیدم
زهی «تفسیر المیزان» است
«ژرف آژنگ»
I'm becoming this
دارم اینجوری می‌شم:
all I want to do
تنها کاری که می‌خوام بکنم
is be more like ME
اینه که بیش‌تر شبیه خودم باشم
and be less like YOU
و کمتر شبیه تو باشم
Linkin Park - Numb