زامبی‌گونه

۷۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#شعر» ثبت شده است.

#خودخرقگی

خودخرقگی اون هم از نوع مزمن [به قولی مضمن و به دیگر قول، مظمن!] :||

داشتم توی استراحت بینابین درس خوندن توی کتابخونه، وسط خیابون راه می‌رفتم با رفیق شفیق که یهو زدم زیر خنده ینی به عبارتی وصف حالم این شده بود:

جمله اعضایم را خوش گذشت و شخصاً جامه‌ی خود خرقه و شرحه‌شرحه نمودم :|

رفیق گفت: وات د فاز یا شیخ؟ الو تیمارستان؟! D:

بعد گفتم: ببین چیییییییییییییی شد!

جانی‌ترین جانی

جانی

جانا!

«ژرف آژنگ»

پس از لحظاتی پوکرفیس‌طور نگریستن به من به خودش اومد و گفت که چی؟؟؟ [به دل نگرفتم چون همیشه اطرافیانم هیچ درکی از اشعار درظاهر مزخرف من ندارن]

بعد گفتم این چنینه: جانی اول به معنای جنایت کار، دومی به معنای انسان و آدم [جان=نفس] که «ی» همون «هستی» می‌باشه، سومی به معنای «جاناً، از جان، از عمق وجود» و آخری هم که همون «عشقم»ــِـ خودمونه :)

مرید که از فرط نعره زدن جان در بدن نداشت، اشهد گویان راه قمرود به سبب غرقگی در خشکی آن در پیش گرفتندی :|

پی‌نوشت: دیروز گفتم امروز یه پست در مورد تغییر رنگ صفحه‌ی وبلاگ می‌ذارم ولی نمی‌تونم، شرمنده. به کمی زمان نیاز دارم که ندارم الان اون زمانو همین الان شام خوردم تازه :|

#خارهای_راه_آهن_شده_همدم_تنهایی_من

با دلی گرم

تنی سرد

جایی دردها

ورم کرده،

بیرون زده‌اند

گاهی

زخمش از تبش

سررفته

گاه از چشمانش اشک جاری‌ست

این زمین

یا استعاره‌ای از آن نیست

این منم، من!

«ژرف آژنگ»


#یه_پاتوق_پیداکردم_واسه_نشستن_وشعرگفتن

سلام به بزرگواری که می‌خونه و از روی خساست نظر نمی‌ذاره :)

به کسی برمی‌خوره بخوره مهم نیست چون خسته شدم از توقع نداشتن از دیگران.

روز خوبی داشتم با «تنفس» کلی راه رفتیم فقط امیدوارم هرچه زودتر از فاز خستگیش بیاد بیرون و زندگیش همیشه همون‌جوری باشه که خودش دوست داره و احساس می‌کنه خوش‌حال و خوش‌بخته. ان‌شاءالله...

حاصل درگیری قلب و مغزم، امروز این بود:

شخم بزن

خاک غم‌گرفته‌ی دلم را

در عوضش

گل هدیه می‌دهم به تو

«ژرف آژنگ»

اگه زشتم، اگه بی‌ادبم، اگه پرمدعام، اگه هر کوفت دیگه به خودم مربوطه باشه؟؟؟ بسه هرچی جواب دادم به هرچی آدم دکان‌نشُسته...

#ارتباط_مستقیم_زلف_تو_با_زندگانی_من

جاری شو

سوی سکون خیال من و

اضطراب دست‌های خالی سرد سوزان در تب

گاهی نیز

لحظه لحظه‌ی جنون عقل‌مندانه‌ی نداشتن داشتنت

پیچ و تابش می‌دهم آری

تا شود شاید شبیه گردش هوهوی باد لابه‌لای گیسوی تو

نکند حتی یک‌بار قیچی بزنی

بند بند دلم را

زلفت زنجیر زندگانی‌ست مرا

«ژرف آژنگ»

بی‌ربط‌نوشت: با گذشت زمان، هیچی درست نمی‌شه. همه‌ش چرته باو (!) همونطور که هی گفتن بزرگ می‌شی یادت می‌ره، ما هم بزرگ شدیم و یادمون موند و این یادمون داد «واقعیت همیشه خلاف گفته‌هاشون خواهد بود» 😢😢😢

پی‌نوشت: دلم لک زده  یه بار با رایانه‌ی عزیزتر از گوشی متن بنگارم :|

متمم: جدیداً مثل قدیمام شدم 😱😕😶😉😏😂😒

#میدان_جنگ_حلوای_تر_شیرین_بیان_حرفی_بزن

ینی عنوان با لب و دهن آدم بازی می‌کنه نه؟ خیلی خودشیفته‌م نه؟ :|

میدان جنگی بسی

کمانْ‌ابرو!

زلفْ‌خنجر!

تیرْمژگان!

اندکی رحم نما

این هم پرچم سفید

«ژرف آژنگ»

#ری_استارت

با سلام و تبریک نوروز باستانی و آرزوی خوش گذشت سال پیش رو :)

+ عرض معذرت از دوستان عزیز که نتونستم نوشته‌های جدیدشون رو بخونم :|

بهار تو را که می‌بیند

شکوفه می‌کند از ذوق

آغازی دوباره

بر پایانی

یکباره

تو دلیل سرود بلبلکانی

بر سر شاخه

«ژرف آژنگ»

پی‌نوشت: تقدیمش می‌کنم به بهترین دوست بی‌شعورم که نمی‌تونه این‌جا بخونه D:

#گفتیم_ما_هم_آره

دیدیم اکثراً آخرین پست سال رو نگاشتن منم به نوبه‌ی خودم آخرین متن رو می‌نویسم. یه کم عجیبه دلیل این نوشتن. بماند بین خودم و خودش :)

از اون‌جایی که علاقه‌ی مزخرفی به متفاوت بودن دارم، می‌خوام مزین کنم این متن آخری رو به متن و ترجمه‌ی (از خودم) ترانه‌ی نابخشوده 2 (The Unforgiven II) که پرتکرارترین موسیقی مورد گوش دادن قرار گرفته‌ی امسالم بود.

Lay beside me tell me what they've done

کنارم بخواب بگو چیکار کردن

Speak the words I wanna hear to make my demons run

حرفایی رو بزن که دوست دارم بشنوم تا دیوهای درونمو (احساس گناه) فراری بدی

 The door is locked now but it's open if you're true

در (به روی عشق و آرزوهام) بسته‌ست ولی باز میشه اگه حقیقتو بگی (که دوستم داری)

If you can understand the me then I can understand the you

اگه بتونی خود «منو» درک کنی منم خود «تو» رو درک می‌کنم

Lay beside me under wicked sky

کنارم بخواب زیر آسمون (و جهان) پلید

Through black of day, dark of night, we share this paralyze

میون تاریکی (پلیدی) روز، سیاهی (بی‌رحمی) شب، این فلج بودنو با هم تقسیم می‌کنیم

(می‌خواد بگه هر چقدرم دنیا کثیف باشه تو کتارم باشی همه چی خوبه :] )

The door cracks open but there's no sun shining through

در می‌شکنه و باز می‌شه ولی هیچ درخشش نوری پیدا نیست

(نمادگرایی بدبینی! ینی حتی یه کوچولو هم خوبی باشه، جهان انقدر پلیده که هیچ فرقی نمی‌کنه)

 ‌Black heart scarring darker still but there's no sun shining through

زخم سیاه داره وخیم‌تر می‌شه و هنوز هیچ درخشش نوری معلوم نیست!

(شرایط داره بدتر می‌شه ولی هنوز هیچ خوش‌بینی مشهود نیست :| )

... No there's no sun shining through, no there's no sun shining

(ینی له له شده ها!)

What I've felt, What I've known

چیزی که احساس کردم، چیزی که فهمیدم

Turn the pages, turn the stone

صفحه رو ورق بزنی، سنگ رو ورق زدی

(ینی هر روز بدتر از دیروزه. صفحه ورق زدن نماد فرداست و سنگ هم که نماد عدم تغییر)

?Behind the door, should I open it for you

پشت دری، باید بازش کنم برات؟

(تو (با خودشه) منتظری، باید ببخشمت عایا؟!)

Yeah! What I've felt, what I've known

...

Sick and tired I stand alone

خسته و بیمار، تنها می‌مونم

Could you be there, 'Cuz I'm the one who waits for you

تو اون‌جایی (پشت در)؟ چون من اونیم که منتظرته

?Or are you unforgiven too

یا تو (بازم با خودشه) هم نابخشوده‌ای؟

Come lay beside me, this won't heart I swear

بیا کنارم بخواب، قسم می‌خورم صدمه نبینی

(قول می‌دم با من بودن بهت ضرری نرسونه!)

She loves me not, she loves me still, but she'll never love again

دوستم نداره، دوستم داره هنوز، ولی عمراً دوباره عاشقم نمی‌شه

(شاعر دودِله نمی‌دونه بالاخره دوستش داره یا نه)

She lay beside me but she'll be there when I'm gone

اون کنارم می‌خوابه ولی وقتی که رفتم

(مطمئنه وقتی مُرد معشوقه‌ش توی اون دنیا منتظرشه - دیدید این بدبختا شیطون پرست نیستن؟!)

Black heart scarring darker still, but she'll be there when I'm gone

(تکراریه دیگه)

Yes she'll be there when I'm gone, Dead sure she'll be there

آره وقتی برم اون اون‌جاست، حتماً اون‌جاست

Lay beside me tell me what I've done

کنارم بخواب تعریف کن چیکار کردم

The door is closed so are your eyes

در بسته‌ست، مثل چشمای تو

(الان مردن جفتشون و داره اونور رو تصور می‌کنه)

But now I see the sun

ولی حالا نور رو می‌بینم

(به سعادت رسید :] )

Now I see the sun

حالا نور رو می‌بینم

...Yes now I see the

آره می‌بینمش...

I take this key and I bury it in you

این کلیدو برمی‌دارم و درون تو دفنش می‌کنم

(داره می‌کشه معشوقه‌شو :| کلید که کلید خوش‌بختی‌شونه، چاقوئه! )

Because you're unforgiven too

چون تو  هم نابخشوده‌ای

Never free

هرگز آزاد نبودی

(انسان با برچسب آفریده می‌شه - که بحث طولانی داره آقو!)

Never me

هیچ‌وقت جای من نبودی

Because you're unforgiven too

چون تو هم نابخشوده‌ای

آره خلاصه. امیدوارم حال و حول ببرید مطمئناً ارزش یه بار گوش کردنو داره. نگران نباشید با این آهنگ مست نمی‌شید :|

یه سال پرررررررر از خوبی و خوشی و خرّمی براتون آرزو دارم :)

سالتون خوش، عیدتون هم مبارک و میمون :|

آهنگ رو هم گذاشتم (کیفیت خودش به ضایگی این‌جا نیست انصافاً)